نویسنده هایی که به مدت یک ماه پارت گذاری نکنن رمانشون از سایت حذف میشه

رمان شاه دل

رمان شاه دل پارت 50

4.4
(530)

دستش را روی موهایش کشید و کنار دیوار نشست
تمام افکارش عجیب به مغزش حمله کرده بودند

آخر مگر امکان داشت!
برادرش
برادری که ادعا میکرد هیچ نسبتی با او ندارد

شاید باید میرفت!
می‌رفت تا خودش را ببینید آن وقت این شوخی مسخره به پایان می‌رسید

از جایش بلند شد و به طرف در راه افتاد

-کجا؟

صدای افرا بود که باعث شد برای چند ثانیه مکث کند
آهسته جواب داد:

-باید برم پیش حاجی

کفش هایش را پا کرد که در همین زمان کوتاه افرا هم حاضر کنارش ایستاد

-منم میام باهات

سری تکان داد و راه افتاد

……

بدون معطلی خودش کلید را در قفل چرخاند و وارد خانه شد

سکوت بود که تمام خانه را در برگرفته بود!
شاید حقیقت داشت

خانه با قبل ها زمین تا آسمان فرق میکرد

نه لاله بود نه حسین!
آنهایی که همیشه خانه ی پدرش پلاس بودند
اما باز هم خوش بین بود

مادرش از آشپزخانه بیرون آمد
با دیدن کیوان و افرا متعجب نگاهشان کرد و گفت:

-خوش اومدین

غم چهره اش در همان نگاه اول هم مشخص بود!

به آرامی سلام دادند

کیوان نگاهی به اطراف کرد و گفت:

-بابا هست؟

-اره دستشویی هستش الان میاد

بدون هیچ حرفی روی مبل نشست که همان لحظه پدرش هم رسید

او هم تعجب کرد!
تنها دست دادند و دوباره در جای خود نشستند

کیوان بدون معطلی شروع کرد:

-حسین کجاست بابا

متعجب جوابش را داد:

-امروز خبری ازش نداشتم چطور؟

اخم ریزی کرد و گفت:

-رفته؟

سوال میکرد اما حاجی هم کاملا بی اطلاع بود!

-کجا میخواست بره؟

نمیدانست.
برگه ای که به دستش رسیده بود را به سمتش گرفت و گفت:

-بخون اینو

کنجکاو برگه را از دستش گرفت و مشغول خواندن شد
اما او هم با هر کلمه اش متعجب تر از قبل میشد

در نهایت برگه را روی میز پرت کرد و با اخم گفت:

-هرگز نمیتونه همچین کاری بکنه

حسین طرف حسابش حاجی بود!

-چرا رو اسمت تاکید کرده بابا

کیوان تنها بچه ای بود که برایش باقی مانده بود
شاید اشتباهاتش بود یا شاید سرنوشت!

-برمیگرده به گذشته اما شاید کار حسین نباشه

باز هم اعتماد های اشتباه.

-چه گذشته ای بوده که باعث شد خواهرم به خاطرش بمیره؟

صدایش میلریزید و حالش هیچ خوب نبود

حاجی برای مدت طولانی سکوت کرد و در نهایت تسلیم اعتراف شد:

-حسین برادر تنی تو نیست کیوان و اینم داستانی داره برای خودش

در سکوت تنها منتظر ادامه ی حرف هایش بود:

-اون سالها من و پدرش باهم دوست بودیم و ی مدت سر ماجرایی قهر شدیم اما خب زمان زیادی طول نکشید
برای آشتی پیش قدم شدم و ناهار دعوتش کردم رستوران
البته به سختی قانع شد و اومد باهام حالا بماند که دوست شدیم و چند ساعتی قهوه خونه گپ زدیم
اما خب کاری خارج از شهر براش پیش اومد و چون عجله داشت ماشین منو گرفت و رفت
از شانس بدش تو راه تصادف کرد و مرد
برادری نداشت و ماهم بچه نداشتم
حسین رو که ۱۰ سالش بود به فرزندی قبول کردیم
شاید حسین منو مقصر مرگ پدرش می‌دونه شاید تلافی کرده نمیدونم پسرم نمیدونم‌

بغض صدایش اجازه نداد بیشتر از آن حرف بزند بی هیچ حرف اضافه ای از خانه خارج شد و او را میان تعجب و بهت خودش تنها گذاشت!

…..

ساعت ها در خیابان قدم زدن هم حالش را خوب نکرد
تنها به خاطر خستگی افرا بود که به خانه برگشتند

سرش درد میکرد و گرسنه اش نبود
بعد از عوض کردن لباس هایش روی تخت دراز کشید و فکر کرد به تمام این روزهایش..!

اما فکر و خیال تنها سردردش را بیشتر میکرد

حضور افرا را که کنارش احساس کرد به سمتش چرخید و آرام زمزمه کرد:

-ببخشید امروز حسابی خسته ات کردم

لبخند محوی زد که در آن تاریکی اتاق دیده نمیشد

-هرکاری بتونم واست میکنم کیوان

کیوان در سکوت آغوشش را باز کرد و زمزمه وار گفت:

-بیا اینجا

خستگی هایش در آن آغوش گرم و مهربان به کلی فراموشش میشد!

موهایش را نوازش کرد و بعد از کلی فکر در نهایت آرام کنار گوشش گفت:

-نظرت درمورد حرف های دکتر چیه؟

خجالت می‌کشید اما باز هم جواب داد:

-من نظرم مثبته اگر تو مشکلی با بچه نداشته باشی

دست از نوازش موهایش کشید و گفت:

-شاید همه چیز بهتر شد

موافقت هر دو اعلام شده بود و چه چیزی زیباتر از این!

دستش را روی یقه ی لباسش گذاشت و دکمه هایش را باز کرد

عشق و خجالت درهم آمیخته بود و لحظات را برای هردویشان شیرین میکرد

نوازش هایش در تاریکی اتاق عجیب به
دلش می‌نشست.

در آخر زیبا بود این حس شیرین عشق و مهربانی!

(کامنت های شما بهم انرژی میده پس فراموش نکنید لطفا)

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.4 / 5. شمارش آرا : 530

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

نمایش بیشتر

saeid ..

نویسنده رمان های بامداد عاشقی،شاه دل و آیدا
اشتراک در
اطلاع از
guest
180 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
sety ღ
1 سال قبل

مرسی سعید بابت توضیحات کاملت من باب تولید بچه🤣🤣🤣🤣🤦‍♀️🤦‍♀️🤦‍♀️🤦‍♀️
توف تو روح حاجی که همیشه گند زده🤬🤬🤬
عالی بود سعید ژونم❤️😘

لیلا ✍️
1 سال قبل

آناهیتا بی‌گناه جونشو از دست داد حالا که همه میدونند کار حسینه چرا دست رو دست گذاشتن و کاری نمیکنند!

لیلا ✍️
پاسخ به  saeid ..
1 سال قبل

مگه فرقی داره؟ اون لحظه که آدم بفهمه عزیزش بی‌گناه از دست رفته که زمان نمیشناسه

لیلا ✍️
پاسخ به  saeid ..
1 سال قبل

چی بگم ولی خب بخوام واقع‌بین باشیم اون لحظه باید دست به کار میشدن نمیدونم شاید من اشتباه میکنم که حس کردم هر دو یک‌جورایی براشون مهم نبود منتظر پارت بعدیم🙂

لیلا ✍️
پاسخ به  saeid ..
1 سال قبل

عجله نکن دختر🙃
حتما پارت بعد دست به کار میشن

𝒮𝒾𝒮𝒾 ‌
1 سال قبل

آناهیتا گناه داشت🥲💔
مرسی سعید ژوونی

مائده بالانی
1 سال قبل

زیبا بود
خسته نباشی.

Ghazale hamdi
1 سال قبل

بیچاره آناهیتا🥺😥
کاش یه‌کوچولو بیشتر رابطشون رو توضیح میدادی حس میکنم اونجوری قشنگ‌تر میشد😃
عالی بود سعیدیییییی✨️🤍🥰

𝒵ℴℎ𝒶 🥹🤍
1 سال قبل

عالی بود سعیدی❤️‍🔥
خسته نباشی💕🧜‍♀️

Fateme
1 سال قبل

طفلک اناهیتااا
من چرا حس میکنم حاجی اصلا احساسات ندارهه

HSe
HSe
1 سال قبل

برای آناهیتا چقدر گریه کنم ؟؟؟
سعید تو که میدنی قلب من ضعیفه … 🥲🥲🥲 تروخدا انقدر دخترای رمانا رو مظلوم نکنید …

عالی سعید جونم ‌…. خسته نباشیییی😍😍

Fatemeh
Fatemeh
1 سال قبل

اه سعید بابا یکم مینوشتی دیگه تازه داشتیم به جاهای خوبش می‌رسیدیم قهررممممم
بغض نکن ها شوخی میکنم 😉

Newshaaa ♡
1 سال قبل

چرا یه حسی بهم میگه بچه دار نمیشن فعلا ولی بعدا میشن😂😂😂🤦🏻‍♀️
عالی👏🏻

لیلا ✍️
پاسخ به  saeid ..
1 سال قبل

خوب شد یکی پیدا شد😔😒

نمیدونم چرا حس بدی دارم نخندینا ولی کسی جواب سلاممو نده آتیش میگیرم

لیلا ✍️
پاسخ به  saeid ..
1 سال قبل

هیچی فقط موندم چرا نازنین جوابمو نداده همین

لیلا ✍️
پاسخ به  saeid ..
1 سال قبل

چی بگم تا همین یک ساعت پیش زیر غرامت پیام داده بود

لیلا ✍️
1 سال قبل

نازنین چرا نیست؟زیر نوش‌دارو هم کامنت نمیذاره

Newshaaa ♡
پاسخ به  لیلا ✍️
1 سال قبل

کامنت های رمان دونی چرا انقدر دیررر میااان😂🤦🏻‍♀️
من هم برای تو هم برای ستی گذاشتم ولی هنوز نمیومدههه

لیلا ✍️
پاسخ به  Newshaaa ♡
1 سال قبل

آره دیر میاد

لیلا ✍️
1 سال قبل

چرا هیچکس نیست اَه😑 از یه طرف نازی تز زده تو اعصابم معلوم نیست چشه جواب منو نمیده شماهه دیگه چتونه😟🤒

Newshaaa ♡
پاسخ به  لیلا ✍️
1 سال قبل

عزیزم ناراحت نباش شاید ندیده پیامت رو درگیر بوده🙃
من خودمم آخرین باری که آنلاین شدم صبح بود🤦🏻‍♀️

لیلا ✍️
پاسخ به  Newshaaa ♡
1 سال قبل

مگه میشه نبینه ؟ زیر غرامت براش نوشتم کاریش ندارم فقط چون سه روز نبود و زیر نوش‌دارو کامنت نذاشت یکم برام عجیب اومد

Tina&Nika
1 سال قبل

زیبا❤️❤️مثل همیشه

Tina&Nika
پاسخ به  saeid ..
1 سال قبل

فدای تو مهسا جونم❤️❤️

نسرین احمدی
نسرین احمدی
1 سال قبل

زیبا بود میگم حالا واقعاً حسین این کار رو انجام داده خوب ی نامه بیشتر نبوده شاید کس دیگه ای نوشته چون خود حاجی هم میگه شاید. حتی نمی دونسته حسین کجاست خوب شاید حسین سر بنیست کردن ویاگروگرفتن پس مطمئن نیست بهر حال حسین هم زیر دست خودش بزرگ شده من میگم شاید قاتل کس دیگه ای باشه اونم قاتل آناهیتا بی گناه .باید دید نویسنده عزیز در پارتهای…..🙂👌❤️

لیلا ✍️
1 سال قبل

انگاری سر همه شلوغه🤒🤢🤕
واقعا که…

لیلا ✍️
پاسخ به  saeid ..
1 سال قبل

من همیشه نگران و پر استرسم بیخودی منفی میبافم برای خودم الانم وقتی ببینم کسی جواب پیاممو نده دیوونه میشن

لیلا ✍️
پاسخ به  saeid ..
1 سال قبل

آخه زیر نوش‌دارو سه پارته کامنت نذاشته😑 اگه اینجا کامنت گذاشت بهش بگو

لیلا ✍️
پاسخ به  saeid ..
1 سال قبل

ممنون😟 شبیه کسایی شدم که پریودن اعصابم سرجاش نیست منتظرم به یکی بتوپم

لیلا ✍️
پاسخ به  saeid ..
1 سال قبل

فعلا مغازه رو گرفتیم تا پروانه کسب و ‌.. ایتا گرفته شه یه یکی دو هفته ای طول میکشه

جز تو کسی اینجا نیست که😂

لیلا ✍️
پاسخ به  saeid ..
1 سال قبل

نه خب فعلا اینجایی دیگه منظورم این بود کسی به جز تو نیست

لیلا ✍️
پاسخ به  saeid ..
1 سال قبل

خاک تو سرت اصلا جوابمو نده 🤒🤕🤮🤧

فقط به عنوان شخصیت اصلی رمان چرا غیبش زده همین این اعتراف هم بکنم من طاقت کم توجهی ندارم خیلیم حسودم

لیلا ✍️
پاسخ به  saeid ..
1 سال قبل

منظورم نازنین بود نه تو جوابمو نده دختره فنچول

sety ღ
پاسخ به  لیلا ✍️
1 سال قبل

سرش گرم شوهرشه🤣🤣

لیلا ✍️
پاسخ به  saeid ..
1 سال قبل

درد رنگو کوفت رنگو ای جرواجر شه این رنگو همه جا اینو میبینم من🤕

سعید تو خواهر یا برادری نداری

لیلا ✍️
پاسخ به  saeid ..
1 سال قبل

خدانگهداره برات چرا قیافه‌ات انقدر برام مجهوله؟ ولی حسم میگه چشمات مشکیه

لیلا ✍️
پاسخ به  saeid ..
1 سال قبل

واقعت ؟ چشم قهوه‌‌ای‌ها زیبان🤗☺

لیلا ✍️
پاسخ به  saeid ..
1 سال قبل

چشم‌های مامانمم قهوه‌ایه من مشکی حالا اینو نگفتم انقدر حرصم میگیرع نگو مامانم طبیعی بدنش لیزره بگو یه تار مو اصلا بعد من 😂🤣 به یه هفته نمیکشه

sety ღ
پاسخ به  لیلا ✍️
1 سال قبل

هییی خوش بحاااالشششش🥲🥲🥲

لیلا ✍️
پاسخ به  sety ღ
1 سال قبل

خیلی بده🤬🤒

اصلا ستی بگو یه تار موهاااا رو پاش ب۵د من بیچاره فقط باید شیو کنم

لیلا ✍️
پاسخ به  saeid ..
1 سال قبل

سعید دوست دارم جیغ بزنم سرت خفت کنم🤣🤣 سرکار که برم لیلا دیدین ندیدین

sety ღ
پاسخ به  لیلا ✍️
1 سال قبل

خب پریودی دیگه🤣🤣🤣

sety ღ
پاسخ به  saeid ..
1 سال قبل

بابا من درگیر خرید برای دانشگاهم🤦‍♀️🤦‍♀️🤦‍♀️
مانتو هام همه کوتاهن حالا بگرد مانتوی بلند پیدا کن🤣🤦‍♀️🤦‍♀️

لیلا ✍️
پاسخ به  sety ღ
1 سال قبل

چیزه که زیاده مانتو بلند ولی به تو کتی طوسی خیلی میاد قدتو هم بلندتر نشون میده

لیلا ✍️
پاسخ به  sety ღ
1 سال قبل

نیستم بابا تازگی تماام شد

camellia
camellia
1 سال قبل

ممنون سعید ژون.خوبو عالی مثل همیشه.یه کم طولانی هم بود البته.

لیلا ✍️
پاسخ به  camellia
1 سال قبل

بیا کاملیا خانمم بهت میگه ژوون

تارا فرهادی
پاسخ به  لیلا ✍️
1 سال قبل

لیلی منم هستم یعنی تازه اومدم
ساعت ۱۰ از خواب بیدار شدم صبحانه خوردمو آماده شدم رفتم مدرسه
ساعت ۵ و نیم از مدرسه اومدم خونه بعدشم رفتم برای ثبت نام ریاضی و تجربی
یکم تو بازار دور زدم ساعت ۸ اومدم خونه خدایی به من بگو وقت اضافه برای کشیدن لحظه نفس دارم🤣🤣🤣

تنها وقت خالیم هم اومدم اینجا
بعدشم قراره درس بخونم تا ساعت دو آخرم خواب
البته فردا پس فردا قراره برم مشاوره اوکی میشم دیگه
میگم سایت رمان وان هم جزو برنامه ریزیم باشه🤣🤣

لیلا ✍️
پاسخ به  تارا فرهادی
1 سال قبل

کل برنامه‌شو برام رو کرد

لیلا ✍️
1 سال قبل

دوستان یه کمک میخوام گوشیم دیگه قدیمی شده میخوام یه جدید بخرم پیشنهاد چی میدین یکی زیر ده تومن بگید یکیم بالای ده تومن فقط سامسونگ‌ نباشه اینو میخوام نگه‌دارم واسه تایپ رمانم

sety ღ
پاسخ به  لیلا ✍️
1 سال قبل

شیامی نخر
هر کی دور ورما خریده به یه سال نرسیده ترکیده🤣🤦‍♀️
اپلم ک گرونه میمکنه سامسوگن🤦‍♀️🤣

لیلا ✍️
پاسخ به  sety ღ
1 سال قبل

اصلا حالم از شیائومی بهم میخوره سامسونگم یه دونه دارم دوست دارم تفاوت داشته باشه جدیدا یه مدل اومده گوگل پیکسل ازش تعریف میکنند نمیدونم بخرم نخرم من دیگه برم شب بخیرخبری از نازی شد بکید لیلا گفته خیلی بی‌معرفتی

لیلا ✍️
پاسخ به  saeid ..
1 سال قبل

آره خب خدایی سامسونگ کارکردش قویه

نازنین
پاسخ به  لیلا ✍️
1 سال قبل

سلام سلام چطوری خواهری

تارا فرهادی
پاسخ به  نازنین
1 سال قبل

نازی خدایی کجا بودی باور کن اگه جوابشو نمیدادی هممون رو قتل عام میکرد🥺😁

تارا فرهادی
پاسخ به  تارا فرهادی
1 سال قبل

اومدم برنامه ی امروزمو براش نوشتم بدونه برا چی نبودم ازم ناراحت نشه
خواست بکشه منو 🥺
بهش چیز بگو مامان نازی🥺🥺

نازنین
پاسخ به  تارا فرهادی
1 سال قبل

من الان یکیو‌میخوام پادرمیونی خودمو کنه

تارا فرهادی
پاسخ به  نازنین
1 سال قبل

راست میگی ها

نازنین
پاسخ به  تارا فرهادی
1 سال قبل

بابا بخدا من خیلی سرم شلوغه تایکم وقت پیدامیکنم بدوبدومیام سایت یه سرمیزنم بعد همین که کامنت میذارم دیگه هیچکس نیست چندروزه همش شیفت شبم بخدادمارم دراومده 😓حتما الان باهام قهره وااااای یکی بزرگی کنه این بامن آشتی کنه😕

نازنین
پاسخ به  نازنین
1 سال قبل

بیا میبینی حالاکه من اومدم نیستش

نازنین
پاسخ به  saeid ..
1 سال قبل

بخداخیلی سرم شلوغه همش یاسرکارم یاخونه درحال مهمون داری دوستای امیرعلی ازشیراز اومدن یعنی به معنای واقعی جرررررررر دیگه تاتهشوبخوننین

لیلا ✍️
پاسخ به  نازنین
1 سال قبل

تارا بهش بگو سر منم شلوغ میشه واسه من شیفت شیفت راه نندازه اوکی؟؟🤬

نازنین
پاسخ به  لیلا ✍️
1 سال قبل

خیلی نامردی بعدشم یادآوری کنم که کی این دوری روخواست باخودت یادته🤔

لیلا ✍️
پاسخ به  نازنین
1 سال قبل

عزیزم نگفتم که قطع رابطه کن که تو سایت هستیم که

تارا فرهادی
پاسخ به  لیلا ✍️
1 سال قبل

پس خدا بهمون رحم کنه 🥺
عصبی نشو دیگه لیلایی عصبی میشی زشت میشی ما همون لیلای مهربون خودمون رو میخواییم🥺🥺

تارا فرهادی
پاسخ به  نازنین
1 سال قبل

فعلا که فکر کنم خوابیده تا فردا
بچه ها هم بهش گفتن حتما شیفت بودی
ولی بد جور قاطی کرده بود🙂😁

لیلا ✍️
پاسخ به  نازنین
1 سال قبل

عمراً😑😑 جواب الماس زو دادی خیلی راحت از پیامم رد شدی یه امیزعلی بسازم اون سرش ناپیدا
اصلا کی گفته مهرداد بده هان از اون بشر بهترپیدا نیست ببینم فحشش دارین با من طرفین

نازنین
پاسخ به  لیلا ✍️
1 سال قبل

بخدا ندیدم این خودم متوجه نشدم جان خودم مهمون دارم یعنی خونمونوببینی بمب ترکیده وقت سرخاروندنم ندارم

لیلا ✍️
پاسخ به  نازنین
1 سال قبل

سعید بهش بگو هزار جور فکر واسه خودم ساختم خب از کاه رسیدم به کوه

لیلا ✍️
پاسخ به  لیلا ✍️
1 سال قبل

اینم بگو بره بغل امیزعلی جونش که حوصلشو ندارم و تو رمان حسابشو میرسم پارت رو عوض کنم اصلا

نازنین
پاسخ به  لیلا ✍️
1 سال قبل

توکه همین چندروز پیش میگفتی امیرعلی اله وبله حالاپشیمون شدی …ببخش دیگه معذرت می‌خوام اصلا همین حالامهمونامو بیرون میکنم بعدشم بغل امیرعلی فعلابادوستاش پره منونمیخواد

لیلا ✍️
پاسخ به  نازنین
1 سال قبل

دهن منو وانکناااا فنچول میخواد جلوی من وایسته

نازنین
پاسخ به  لیلا ✍️
1 سال قبل

واه نداشتیما میگی فنچول من دلم میگیره خب🥺

لیلا ✍️
پاسخ به  نازنین
1 سال قبل

بابا همش یه علائم از خودت نشون بده

تارا فرهادی
پاسخ به  saeid ..
1 سال قبل

معلومه کع مهربونه
ولی لیلا خدایی بخوای کشش بدی بین تو و نازی دلخوری به وجود میاد
میدونم ناراحت شدی و میدونم چقد نازی رو دوست داری که اینجوری از دستش ناراحت شدی ولی نازی آخه چرا باید جواب بهترین دوستشو نده

لیلا ✍️
پاسخ به  saeid ..
1 سال قبل

مسخره بازیا چیه؟ سه روز ازش خبری نداشتم بعد خانوم اد میوند زسر غرامت کامتا میذاشت ما هم که بوق

لیلا ✍️
پاسخ به  لیلا ✍️
1 سال قبل

چقدر عصبیم غلط املایی رو فقط ببین

نازنین
پاسخ به  لیلا ✍️
1 سال قبل

بابا بخدا سرم خیلی شلوغ بود ببخش 😭😭😭

لیلا ✍️
پاسخ به  نازنین
1 سال قبل

واسه من اشک تمساح نریز اصلا هم مظلوم نیستی

نازنین
پاسخ به  لیلا ✍️
1 سال قبل

من مظلوم نیستم خیلی نامردی هرچی شده زیرسرخودتو امیرعلیه الکی منووسط ننداز دورازچشم من باهم تبانی میکنین

لیلا ✍️
پاسخ به  نازنین
1 سال قبل

اون که کار درستو کرد حالا تو نمیخواد شرح بدی من گفتم برو زیر غرامت دل و قلوه رد کن

نازنین
پاسخ به  لیلا ✍️
1 سال قبل

واه باکی دل و قلوه رد کردم دختر؟🤔

لیلا ✍️
پاسخ به  نازنین
1 سال قبل

حسود که هستم رک میگم ولی آخه فقط زیر رمان زهرا کامنت نیذاشت جوابمو که نداد کفری شدم

تارا فرهادی
پاسخ به  لیلا ✍️
1 سال قبل

وااااای نازی حالا گرفتم چیشد لیلا حسودیش شده تو با الماس صمیمی شدی 🤣🤣🤣🤣
خدا نکشتت لیلا🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣

نازنین
پاسخ به  تارا فرهادی
1 سال قبل

فکر کنم پریوده🤣🤣🤣زده به سرش

تارا فرهادی
پاسخ به  لیلا ✍️
1 سال قبل

واااای خدا باورم نمیشه لیلا اصلااااااا عصبی بودنتو دوست ندارم
عصبانی نمیشی نمیشی وقتی هم بشی
الفاتحه
تو رو خدا بر گرد رو مود خودت 🥺🥺

لیلا ✍️
پاسخ به  تارا فرهادی
1 سال قبل

مهربونا زود جوش میارن آخه😞

تارا فرهادی
پاسخ به  لیلا ✍️
1 سال قبل

شاید ندیده 🥺
صلح کنید دیگه🥺🥺

لیلا ✍️
پاسخ به  تارا فرهادی
1 سال قبل

باشه بابا گذشتم ازش

نازنین
پاسخ به  لیلا ✍️
1 سال قبل

مرسی

تارا فرهادی
پاسخ به  لیلا ✍️
1 سال قبل

هو هو😁😁🤣🤣💃💃💃💃

نازنین
پاسخ به  لیلا ✍️
1 سال قبل

خب حالا که گذشتی یه چیزی بگودیگه

لیلا ✍️
پاسخ به  نازنین
1 سال قبل

چی بگم بوس بغل کور خوندی

نازنین
پاسخ به  لیلا ✍️
1 سال قبل

نه خب همون بگی سلام هم کافیه برام

لیلا ✍️
پاسخ به  نازنین
1 سال قبل

نه خب دور از شوخی حرصم گرفت نگرانت شدم مراقب خودت باش و گاهی بیا تو این سایت یه خبری بگیر

تارا فرهادی
پاسخ به  لیلا ✍️
1 سال قبل

چه صحنه ای رمانتیکی تنهاتون میزارم🥺😁❤️
خداروشکر صلح کردین
شب همگی خوش❤️

لیلا ✍️
پاسخ به  تارا فرهادی
1 سال قبل

رمانتیک چیه بالاخره نازنین کسیه که داستان زندکیش رو دارم مینویسم باید باشه

نازنین
پاسخ به  لیلا ✍️
1 سال قبل

چشم خواهرجونم بازم ببخش الان دارن صدام میکنن من برم قول میدم ایندفعه زودتربیام

افراممممممم❤️
افراممممممم❤️
1 سال قبل

عالی

توروخدا فردا صبح بیدار شدن کسی رو نکش😁
تصادف نده😁
خواهر ناتنی براش پیدا نکن😬بزار لذت دیشب بچسبه بهشون
🤗
بعد دوباره انفجاری عمل کن

Tina&Nika
1 سال قبل

مهسا جونی یه سوال بپرسم دوست داشتی جواب بده متولد چه سالی هستی ؟؟

𝒮𝒾𝒮𝒾 ‌
پاسخ به  saeid ..
1 سال قبل

پسر گلمون همسن منه

𝒮𝒾𝒮𝒾 ‌
پاسخ به  saeid ..
1 سال قبل

سعید تو کجایی هستی؟

𝒮𝒾𝒮𝒾 ‌
پاسخ به  saeid ..
1 سال قبل

اها😂

Newshaaa ♡
پاسخ به  saeid ..
1 سال قبل

سلاااااام بر عزیزان دل چخبررر😂😂😂

Newshaaa ♡
پاسخ به  saeid ..
1 سال قبل

پرتقال از کجا در اومد چرا من خر روز یه لقب جدید دارم🤣🤣

Newshaaa ♡
پاسخ به  saeid ..
1 سال قبل

تلوزیون ایران نمیبینم😂🤦🏻‍♀️

Newshaaa ♡
پاسخ به  saeid ..
1 سال قبل

درمورد فیلم و سریال های دیگه هر سوالی داشتی در خدمت بودم ولی اینو متاسفانه هیچی😂🤣🤦🏻‍♀️

𝒮𝒾𝒮𝒾 ‌
پاسخ به  saeid ..
1 سال قبل

مامانم اینا نگاه میکنن
سهیل که جومونگ میبینه…من نون خ😂😂😂
البته من بیشتر ماهواره نگاه میکنم

𝒮𝒾𝒮𝒾 ‌
پاسخ به  saeid ..
1 سال قبل

😂😂😂😂😂😂
نون خ خیلی باحاله من فقط میبینم میخندم….بعد عاشق لهجشون شدم
علیرضام کردی صحبت میکنه ولی با اینکه معنیشو نمیفهمم عاشق لهجشونم

Tina&Nika
پاسخ به  saeid ..
1 سال قبل

اهه منم ۸۶ هستم 💙من فکر میکردم خانومی سی و خورده ای هستی❤️❤️😜

Tina&Nika
پاسخ به  saeid ..
1 سال قبل

اخیی 💙💙💚

𝒮𝒾𝒮𝒾 ‌
پاسخ به  Tina&Nika
1 سال قبل

این حسو من اول به لیلا داشتم😂
فکر میکردم الان بچه هاش همسن خودمن

Tina&Nika
پاسخ به  𝒮𝒾𝒮𝒾 ‌
1 سال قبل

وای به خدا منم اینجوریم هر کسی میبینم یا شوهرا فامیلامون حدس میزنم سنش سی و خورده ای هست اما همش اشتباه در میاد

Tina&Nika
1 سال قبل

کسایی که تهرانن منم دارم میام رودبارم الان 🥲

𝒮𝒾𝒮𝒾 ‌
پاسخ به  Tina&Nika
1 سال قبل

منی که شمالم چه کنم☹️😂💔

Tina&Nika
پاسخ به  𝒮𝒾𝒮𝒾 ‌
1 سال قبل

عزیزم منم شمالیم من قاسم ابادی هستم سمت چابکسر

𝒮𝒾𝒮𝒾 ‌
پاسخ به  Tina&Nika
1 سال قبل

چه خووب😂😂😂
من فریدونکناری ام
ولی بیشتر موقعه ها بابلسرم 😂🤦‍♀️

Tina&Nika
پاسخ به  𝒮𝒾𝒮𝒾 ‌
1 سال قبل

عزیزم خوشبختم 💙💙❤️🥲

افراممممممم❤️
افراممممممم❤️
1 سال قبل

سلام خوبی؟نگرانت شدم

افراممممممم❤️
افراممممممم❤️
پاسخ به  saeid ..
1 سال قبل

مرسی مهم خوب بودن خودته 😍

پارت ندادی هم ندادی 😁

دفعه بعد دوبل میگیریم🤗

دکمه بازگشت به بالا
180
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x