زخم های کاری
امروز ۱۸ مرداد
انداره یه عمر خستم
خس میگم گیر افتادم توی یه بازی یا مسابقه که هرکسی بیشتر تحقیرم کنه، روحمو زخمی کنه برندس
شاید عجیبه که این بازی هیچ بازندهای نداره
هیچ کس توی زخم زدن بهم کم نمیزاره
حس میکنم آنقدر قلبم رو شکستن که دیگه چیزی ازش نمونده
شاید مسخره باشع ولی منه پونزده ساله دلم میخواد بمیرم
دلم عین این فیلما که یه نفر میمیره بعد روحش میتونه خانوادش رو ببینه،بمیرم و ببینم خانوادم چیکار میکنن
حس یه موجود اضافی رو دارم توی این دنیا
کاش جرعت رو داشتم
کاش جرعت رو داشتم بمیرم
از مرگ نمیترسما
از اینکه بمیرم و کسی نباشه که واسع مرگم ناراحت بشه میترسم
همه دخترا خودشونو واسه باباشون لوس میکنن و اون مهربونی خرجش میکنه من چیکار کنم
حالا بابام نیست اما وقتی بود هم مهربونی خرجم نمیکرد
امیدوارم فقط ی دلنوشته ساده باشه
حرف دلت نباش غزلی 🥺
ولی خیلی غمیگنم کرد..
متاسفانه حرفیه از ته ته دلم😮💨
نههه
تو ی دختر قوی هستی غزل گلی
هیچ وقت به چیزا فک نکن
نمیتونم
هر لحظه ای که حالم خوب میشه یه دیقه بعدش یه نفر یه کاری میکنه اون خوشی کوته مدت زهرم بشه
ستی کجاست…بیا ی ذره از اون داستانای ستی جون براش تعریف کن
بزار بخنده😄
چون خودمم خندم گرفت
کدوم داستاناش؟!🤔
پارت جدید متانویا
ی چیز کوچک درمورد خودش تعریف کرد 😄
برو ببین
چرا این نصفه اومده؟
یکم دیگه هم ادامه داشت
ای وای غزلی جون
تو شراره خودمیااا غلط کردی ناراحت شی تو باید فرمول جادوگری بنویسیااا🤣🤣
اگه حالم عین قبل بود به این حرفت کلی میخندیدم اما……………
بابا ناراحت نباش زندگی یه چیز خیلی حالم بهم زنیه ولش کن خوش باش بابا برو فرمول هات و بنویس که میخوام نبدیل لولو به هلو انجام بدیا🤣🤣🥸
تبدیل😐🤣
حالا تو هم 😌😁
ولی خیلی نامردیه که این زندگی واسه من آنقدر حال بهم زن باشه
نامردیه که به مرحلهای برسم که هیچ چیز حالم رو خوب نکنه
هم دردیم🙂🥺
بمیرم برات خواهری با حرفات یاد دردای خودم افتادم من هر روز توی هر اتفاق بدم هی پشت سر هم با خودم تکرار میکنم میگذره بلخره این روزای گوه زندگیم میگذره و من هم میتونم طعم خوشی رو بچشم فدات بشم من الهی قصه نخور من که تو این دنیا هیشکی به جز شما دوستام ندارم بخدا هر وقت حالم بد میشه میام اینجا مسخره بازی در میارم تا شاید حال و هوام عوض شه
اصلا نمیدونم چرا با اینکه امشب خیلی با خودم کار کردم که حالم از این به بعد خوب بشه با این متنت با غم دلت بغض کردم
بیخیال دنیا و آدماش سعی کن اینقدر پیشرفت کنی که تموم این غمات بشن یه خاطره بد تو گذشتت و به این روزات بخندیو بگی دیگه تموم شد دیگه وقته خوشبختیه منم خیلییی منتظرم اوت روزم 🥺🥺😞💔
کلی آرزو واسه آینده نامعلوم دارم اما هیچ وقت این زندگی لعنتی روی خوش بهم نشون نداده که یکم دل خوش کنم
هیچ وقت هیچ چیز اونجوری که میخواستم نشد
فقط منتظر یه روزیم که از این خونه و آدماش بکنم و برم یه جایی که فقط خودم باشم
واسه خودم زندگی کنم و آنقدر به فکر این نکنم که من بود و نبودم واسه هیچ کس فرق نمیکنه
واااای خدا دقیقا عینه خودمی هر روز به این میکنم یه روزی اینقدر بیشرفت کنم و از اینجا برم یه جایی که دست هیچ کس بهم نرسه
من دلم میخواد زندگی یه فیلم بود که میزدمش رو دور تند و اونجایی که به خوبی هاش میرسه پاز کنم و همون لحظه بمونه تاآخر عمر
دیگه خسته شدم
همه از خودی میخورن اما خودی من خیلی نزدیکتر از دوست و آشناست
چرا اینقدر دردمون مثل همه
منم دقیقا همینو میخوام
غزاله اگه دلت میخواد میتونم شمارمو یا آیدی شادمو بهت بدم اگه آرومت میکنه یا دوست داری حرفای دلتو بهم بگی
البته اگه حوصله تایپ داشته باشی یادته حالم بد بود میگفتی اگه دلت میخواد بهم بگو خیییلی دلم میخواست به یکی دردامو بگم ولی واقعا حوصله تایپ نداشتم اگه دلت میخواد یا حوصلت میکشه شمارمو یا آیدی شادو تو شخصی برات میفرستم🙂🧡
شادمو
هر کردم رو دوی داشتی برام بفرست حتما با هم حرف بزنیم
شاید یکم از دردمون کم بشه
با اینکه کم بود ولی خیلی خوب بودا
حتما ادامشو بنویس 😍
دردام که تموم نمیشه اما شاید یه داستان راجبش نوشتم😮💨
نمیدونم شما هم مثل من میمونید یا نه ولی من وقتی مینویسم خیلی آروم میشم … وقتی از دردایی که دارم یا مشکلاتی که دارم مینویسم خیلی آروم میشم ، باعث میشه کمتر بهش فکر کنم ، البته تا وقتی کسی دوباره بهم یادآوری نکنه
من تنها پناهم توی این دنیا نوشتن
موقعی که مینویسم برای یه تایم کوتاه یادم میره توی این دنیا جایی واسه من نیست
چون حرف دل خودمم بود ، من از خوندن این جور چیزا لذت میبرم ، چون حرف دل خیلی از آدماس و وقتی ادم میخونه لذت میبره ، شاید نمیدونم خوشحال میشه …. ولی واقعا نوشتت بهم حس خوبی داد با اینکه حرفای خوبی نبودن … ولی بخشیش حرف دلم بود … دوست داشتم ادامه داشته باشه یا یه جمع بندی ؟؟
ولی غزل جان هروقت دلت گرفتم اینجا بنویس تا سبک بشی ❤️
حتما
البته خیلی جالبه که ما هنوزم بیداریم
😅😅😅
اگه بتونم حتما یه داستان راجبش مینویسم و میزارم
خیلی هم خوب 😍
تو دل این زخمها رشد میکنی و قویتر بلند میشی شک نکن نمیخوام فاز روانشناسی بردارم اما دنیا همینه پر از مشکل،حالا هر کس به نوعی گرفتاری خودشو داره ذهنتو معطوف اون مشکله نکن به فکر پیشرفت باش، پر از استعدادی و راه درازی در پیش داری اینو بدون هیچوقت چیزی ثابت نمیمونه و زندگی هر روز در حل تغییره خودتو دوست داشته باش به تواناییهات تکیه کن، همین الانشم میتونی کتابتو چاپ کنی و ضربه بزنی به هر چیزی که جلوی آیندهتو گرفته، حالا این یه نمونشه دختر مهربون و پرتلاش سایت غمت نباشه که اونوقت من از فرط مشکلات خودم باید سیل گریه کنم اما خیلی وقتع که فهمیدم غم حلال مشکلات نیست دنیا ارزش نداره بگو بخند
به قول ضحی هوهو🍄💃
گویند که هر تیره شبی را سحری هست🖤
ساعت چند بیدار میشی لیلا 🤣🤦🏻♀️
نمیتونم
آنقدر توی این ۱۵ سال به همه اهمیت دادم که دیگه جایی واسه خودم نمونده
تمام تلاشم واسه اینه که به یه جایی برسم و دور بشم از این خونهای که منو نمیخواد
من نمیخوام دلداری بدم و حرفایی که بقیه تو این موقعیت میزنن رو بزنم
حرفایی مثل درست میشه یا هر چی
البته که معتقدم اون بالاسری دوبرابر مشکلاتمون بهمون قراره جایزه بده اما میدونم که وقتی کم بیاری دیگه بالاسری و مامان و بابا کاری نمیتونه بکنه
اما هر وقت هر زمان که حس کردی کسی دوست نداره و ناکافی هستی بدون یه سری آدم هستن که در آینده گره زندگیشون به دستای تو باز میشه
یه سری آدم هستن که به تو امید دارن
قطعا باباتم یه روزی بهت افتخار میکنه و در نهایت
آرامش است عاقبت اضطراب ها❤️
دلم میخواد همه زندگیم رو بدم اما برگردم به بچگیم
برگردم به اون موقعی که هیچی از اطرافم نمیفهمیدم و به بازی کردم با دوستام فکر میکردم
ولی من آنقدر منتظر خوبیهای این زندگی موندم که دیگه تحمل ندارم
غزل جان نبینم غمگین باشی عزیزم
زندگی همینه دیگه همه مشکل دارن قوی باش میگذره
با آرزوی آینده خوب و خوش برات عزیزم
باید ببینم این زندگی دیگه قراره چه بلایی سرم بیاره
عزیزمم🥺منم خیلی وقته حالم خوب نیست و متاسفانه خودم رو با مشاور دارم جمع و جور میکنم یه کم اما تست افسردگیم 59 از 63 شد و سر همین قضیه خانوادم رو خیلی نگران کردم…اما الان به این نتیجه رسیدم که این مشکلی که پیش اومده قراره بگذره و موندگار نیست…به نظرم آدم تازه وقتی به اون بلوغ فکری میرسه که به این جمله ایمان کامل داشته باشه و سر لوحه زندگیش قرارش بده:”زندگی ادامه داره”
واقعیت هم همینه ها.زندگی منتظر غم و شادی ما آدما نمیمونه…اون مسیر خودش رو طی میکنه و ما رو هم همراه خودش میکشونه میبره🥲
تو میتونی با مشاوره و کمک خانوادت حالت رو بهتر کنی وما مامان من به این چیزا اهمیت نمیده
حس میکنم اصلا واسش مهم نیست که چه اتفاقایی واسه من میافته و فقط اون یکی پچش مهمه براش
غزل جان امیدوارم حالت خوب باشه دخترای عزیزشماالان تودوران حساس زندگیتون هستین احساسات شکننده ای دارین ولی قبل هرقدمی که برمیدارین خوب به عواقبش فکرکنیداین روزام باهمه خوبوبدش میگذره طوری باشین که بعدچن سال که به این روزافکرمیکنیدنگیدکاش اینکاروکرده بودم کاش اینکارونکرده بودم هرکاری که الان بکنیدتوایندتون بیشترین تاثیرومیذاره احساساتتون روکنترل کنیدمنطقتونوبیشترکنیدکه بعدچن سال پشیمونی براتون نمونه
زخم میزنن بزاربزنن یه گوشتودرکن یکیشودروازه بااحساس تصمیم نگیرکه به خودت صدمه بزنه
دیگه وقتی به ته خط میرسیم و زندگی برامون معنی نداره منطقم هم خاموش میشه
این حرفونزن دخترخوب توسنی نداری همه این روزام میگذره فکرکن این امتحان سرنوشته کاری کن که چن وقت دیگه که برمیگردی به عقب نگاکنی شرمنده خودت نباشی پشیمون ازکارایی که کردی نباشی مدیون خودتوزندگیت نباشی
ولی هرکاری کنم مدیون قلبم میشم چون آنقدر به بقیه بها دادم که دیکه فرصتی واسه خودم نمونده
خب ازاین به بعدب خودت بهابده کم نیارامواج منفیوازخودت دورکن هرکاری که میکنی بهش خوب فکرکن نکته سنجی کن نمخوام نصیحتت کنم اینافقط تجربیات خودمه
گریه ام گرفت غزلی😥😭
من سختی نکشیدم اما ….
تو باید خیلی خدارو شکر کنی که مادر و پدرت را داری ، اما من….
از سالی ۱۲ ماه ته تهش یک هفته میتونم ببینمشون😪
جدا شدن؟🥺
اگه ناراحت نمیشی بگو ها
جدا نشدن اونقدر کار رو سرشون ریخته که اصلا من و داداشم رو نمیبینن . هی از این کشور به اون کشور
همش به فکر تو چشم بودم و پولن
شاید خانواده مارو ببینن بگن چه قدر خوشبختن اما…..شاید با پول بشه ندیدنشون رو جبران کرد
خوبه فک کردم جدا شدن
ناراحت شدم
شما هم این همه ناراحت نباشید بچه ها
بابام که نیست
مامانم هم انگار وجود من براش مهم نیست چون تمام مهر و محبتش واسه بچه دومشه
حداقل میبینیش
ولی دردش از اینکه نبینمش خیلی بیشتره
هعی چی بگم غزلی ، دوست دارم از نزدیک ببینمت بغلت کنم زار زار گریه کنم