ماه: مرداد 1402
-
رمان کوچه باغ
رمان کوچه باغ پارت ۸
آهنگ ملایمی در سالن پخش بود و خدمه ها مشغول پذیرایی بودن در گوشهترین جای سالن ایستاد همیشه از شلوغی…
بیشتر بخوانید » -
رمان انتقام خون
رمان انتقام خون پارت ۲۳
از گوشه چشم میبینم که آرام از جایش بلند میشود و بیصدا دمپاییاش را در دست میگیرد…
بیشتر بخوانید » -
رمان توت فرنگی من
توت فرنگی من پارت 15
Part_15 توت فرنگی من #(ارتا) بالاخره رسیدیم نگهبان با دیدنم به سمتم امد و در ماشین رو باز کرد نگهبان…
بیشتر بخوانید » -
رمان قلب بنفش
رمان قلب بنفش پارت بیست و پنج
رمان قلب بنفش💜✨ #پارت_بیست و پنج 《آریانا》 صبح روز بعد،زود از خواب بیدار شدم و دوش گرفتم… کم کم آماده…
بیشتر بخوانید » -
رمان بامداد عاشقی
رمان بامداد عاشقی پارت ۳۰
تقه ای به در زدم و وارد اتاق شدم آریا و آرش سر موضوعی درحال بحث بودن..گزارش کار ها رو…
بیشتر بخوانید » -
رمان مثل خون در رگ های من
رمان مثل خون در رگ های من پارت ۴۶
بدون هیچ حرفی توی بغلش بودم… انگار لال شده بودم، حرفی از دهنم خارج نمیشد! همه با دیدن این صحنه…
بیشتر بخوانید » -
رمان بخاطر تو
رمان بخاطر تو پارت بیست و هشت
صبح روز بعد قبل از اینکه پایین برم برای صبحانه جلوی آیینه به خودم قول دادم طاقت بیارم قوی بمونم…
بیشتر بخوانید » -
رمان داستان من
رمان داستان من پارت ۸
همه خوابیده بودن به جز لیام … لیام خیره به چهره خوابیده ماری … پلک هایش سنگین شده ولی اجازه…
بیشتر بخوانید » -
رمان انتقام خون
رمان انتقام خون پارت ۲۲
نگاهی به رستوران پیش رویمان میاندازم و دلم قنج میرود برای حواس جمعش تازه یادم میافتد که حتی صبحانههم نخوردم…
بیشتر بخوانید » -
رمان حس خالص عشق
رمان حس خالص عشق پارت۱۲
حدود پنج یا ده دقیقه ای توی راه بودیم … توی این فاصله جرعت نکردم چشم بند رو بردارم ،…
بیشتر بخوانید »