ماه: شهریور 1402
-
رمان شاه دل
رمان شاه دل پارت 33
در همان روشنایی کم هم برق کفش های پاشنه بلندش به چشم میخورد با قدم های آهسته و محکم نزدیک…
بیشتر بخوانید » -
رمان تو برای او
رمان تو برای او پارت ۶
با خشم به سمت در خانه میرود و ارسلان را میبیند که درحال متقاعد کردن مسلمی است به سمتشان میرود…
بیشتر بخوانید » -
رمان انتقام خون
رمان انتقام خون پارت ۵۱
تا لحظهای که او را بر روی تخت میگذارند و به اتاق عمل منتقلش میکنند نگاه وحشتزدهام را از او…
بیشتر بخوانید » -
رمان فرفری
رمان فرفری پارت57
بابا بلند شد خداحافظی کرد ورفت سرکار منم همون جور که نشسته بودم رفتم تو فکر وبرای آینده برنامه ریزی…
بیشتر بخوانید » -
رمان فرفری
رمان فرفری پارت56
_چیشده مشکلی هست کمکی میتونم بکنم _چیزی نیست یکم بخاطر این چند روز ترسیده خوب میشه شما کارش داشتین _راستش…
بیشتر بخوانید » -
رمان امیدی برای زندگی
امیدی برای زندگی پارت پنجاه هفتم
شیشه را پایین آورد و شیک و آیس پیک ها را از دستش گرفت. _مرسی سری تکان داد و ماشین…
بیشتر بخوانید » -
رمان شاه دل
رمان شاه دل پارت 32
چشم هایش میسوخت و در میان سردرگمیهایی که گیر کرده بود هیچ راه فراری برایش باقی نبود! اتفاقی برایش افتاده…
بیشتر بخوانید » -
رمان بخاطر تو
رمان بخاطر تو پارت ۶۲
سه روز بعد چایی برای خودم میریزم و دست میکنم توی جیب روپوش سفیدم و شکلاتی درمیارم و شروع به…
بیشتر بخوانید » -
رمان فرفری
رمان فرفری پارت 55
رسیدیم خونه با اعصاب خراب رفتم اتاقم یه دوش آب سرد گرفتم تا یکم آروم بشم اما زیاد تاثیر نزاشت…
بیشتر بخوانید » -
رمان فرفری
رمان فرفری پارت54
رسیدیم کلانتری دیدیم زیبا رو بردن داخل اتاق منم اجازه گرفتم منم رفتم داخل تا ببینم چه خبره _سلام جناب…
بیشتر بخوانید »