ماه: شهریور 1402
-
رمان قلب بنفش
رمان قلب بنفش پارت چهل و دو
رمان قلب بنفش💜✨ #پارت_چهل و دو 《راوی》 حرف های آخر صمدی حال اش را خیلی بدتر کرده بود و تمام…
بیشتر بخوانید » -
رمان شاه دل
رمان شاه دل پارت 26
همین که وارد ساختمان شد مردی با عجله از کنارش رد شد و به طرف واحد روبه رویش قدم گذاشت…
بیشتر بخوانید » -
رمان بره ناقلا
بره ناقلا3
#پارت_۳ کسایی که دور میز نشسته بودن زیادی راحت بودن و صدای شوخی و خنده هاشون یکم آزارم میداد. اما…
بیشتر بخوانید » -
یکی بود؛یکی نبود
رمان یکی بود؛یکی نبود!پارت سی ام
با نوک انگشتام چونم و لمس کردم و متفکر نگاش کردم،دبی؟خارج کشور!دور از مادری که هم عاشقشم هم در حد…
بیشتر بخوانید » -
رمان انتقام خون
رمان انتقام خون پارت ۴۳
آرمان با قدمهای محکم از راهرو میگذرم و پشت در اتاق بابا میایستم چند تقه کوتاه به در میزنم و…
بیشتر بخوانید » -
رمان
دوسِت ندارم♥️دیوونتم! _ پارت 2
_ اسلحه ها رو بیشتر از این می فروشم! طاها: به درک! برو جای دیگه ای بفروش شون مرد با…
بیشتر بخوانید » -
رمان امیدی برای زندگی
امیدی برای زندگی پارت چهل وهشتم
سلام معذرت میخوام برای اینکه یه مدت پارت هارو دیر میزاشتم🙏🏻 از این به بعد هرشب پارت گذاری میشه❤️ همگی…
بیشتر بخوانید » -
رمان چشم های وحشی
رمان چشم های وحشی پارت ۱۶
# پارت ۱۶ مردد بودم، به کاسهی سوپ ، در دستانم نگاهی کردم و وارد اتاق شدم. بهادر خان، روی…
بیشتر بخوانید » -
رمان بره ناقلا
بره ناقلا پارت 2
پارت2 همون طورکه به مشاجره شون نگاه میکردم چاقوی کوچیک جیبیم رو توی دستم محکم گرفتم تا اگه خطری منو…
بیشتر بخوانید » -
رمان بره ناقلا
رمان بره ناقلا پارت ۱
پارت1 در حالیکه سرم رو به شیشه ی ماشین چسبونده بودم بی حوصله چشمام رو بستم و آهنگی که از…
بیشتر بخوانید »