ماه: شهریور 1402
-
رمان فرفری
رمان فرفری پارت53
آرشاویر کارم که شرکت تموم شد زود برگشتم تا آماده بشم بریم شب خونه زیبا به نظرم اینجوری بهتر هستش…
بیشتر بخوانید » -
رمان حس خالص عشق
رمان حس خالص عشق پارت ۲۵
اسرا – شیرین خانم … شما از برگه های آزمایشگاهی سردر میارین ؟؟ شیرین – نه والا دخترم … حالا…
بیشتر بخوانید » -
رمان فرفری
رمان فرفری پارت52
رسیدیم خونه رفتم اتاق لباس عوض کردم خواستم یه نفس راحت بکشم ولی یاد امشب نزاشت چقدر تو کت وشلوار…
بیشتر بخوانید » -
رمان هیاهو
رمان هیاهو پارت ۱۱
رمان هیاهو پارت ۱۱ ***** ماندن روی این صندلیِ مشکی رنگ دیگر فایده ای برایش نداشت!! باید هرچه زودتر راهِ…
بیشتر بخوانید » -
رمان انتقام خون
رمان انتقام خون پارت ۴۹
نگاه مبهوتم را به چشمان سرخ و بیحسش میدوزم با دیدن نگاه بهتزدهام پوزخندی میزند و با صدای گرفتهای میگوید…
بیشتر بخوانید » -
رمان رویای ارباب
رمان رویای ارباب پارت ۱۵
(باید دیروز پارت میدادم، که متاسفانه چون بارون اومد یه نفهمی رفت توی بارون…سرما خورده شدید…نتونستم بدم امروز دادم) حس…
بیشتر بخوانید » -
رمان امیدی برای زندگی
امیدی برای زندگی پارت پنجاه وپنجم
تیز دخترک کنار دستش را نگاه کرد ولی او با سرتقی در چشمانش زل زد. _نه…..از زنایی که جلف لباس…
بیشتر بخوانید » -
رمان تو برای او
رمان تو برای او پارت ۴
بعد از خوردن غذا رستا میپرسد امروز چند شنبه اس؟ ارسلان با دهان پر میگوید:سه شنبه . رستا میگوید:فرده .نوبت…
بیشتر بخوانید » -
رمان انتقام خون
رمان انتقام خون پارت ۴۸
متن کوتاهی که میگوید (اینم برای اینکه باور کنی برای انتقام زنت شده) اخمهایم یکدیگر را در آغوش میکشند فلش…
بیشتر بخوانید » -
رمان فرفری
رمان فرفری پارت51
بعد از اون محمد همه چیز رو گفت این که زیبا تحت فشار پدرش هست برای ازدواج با پسری که…
بیشتر بخوانید »