ماه: شهریور 1402
-
رمان بامداد عاشقی
رمان بامداد عاشقی پارت ۶۴
همین که از کلاس خارج شدیم با عصبانیت دست امیر رو پس زدم _این چه کاری بود کردی لبخندی که…
بیشتر بخوانید » -
رمان مائده...عروس خونبس
رمان مائده…عروس خونبس پارت ۲۶
نگاه به ساعت کرد ۹ را نشان میداد اگر الان میرفت …. باید شب میرفت،چون روز ها چطوری از دست…
بیشتر بخوانید » -
رمان شاه دل
رمان شاه دل پارت 25
قطره ای اشک روی گونه اش چکید و خیره به دیوار روبه رویش گفت: _میدونی چقدر قشنگ میخندید لحظاتی در…
بیشتر بخوانید » -
دستهبندی نشده
کاور رمان هیاهو😅
سلام عزیزان توی پارت ۶ نشد کاور رو ارسال کنم بخاطر همین اینجا ارسالش میکنم🥰 بنظرتون خوبه؟🥰
بیشتر بخوانید » -
رمان هیاهو
رمان هیاهو پارت ۶
رمان هیاهو پارت ۶ مردمک چشم های شکلاتی دخترک از این زمزمه زیر لبی پیرزن گشاد شد اما پیرزن دوباره…
بیشتر بخوانید » -
رمان بخاطر تو
رمان بخاطر تو پارت ۵۹
میشینم و میگم:من گوشام همیشه باهامه _چند سال قبل تر از وقتی من با مالکی آشنا شدم بابام از کار…
بیشتر بخوانید » -
رمان انتقام خون
رمان انتقام خون پارت ۴۲
آرمان_من همچین ریسکی رو قبول نمیکنم چه ریسکی است که او را این چنین کلافه کرده با دقت بیشتری گوش…
بیشتر بخوانید » -
رمان انتهای دنیای من با تو
انتهای دنیای من با تو _ پارت ۳۰
راوی نویان در اتاق کارش داخل عمارت نشسته… رونیا در می زنه و اجازه می گیره. رونیا: می تونم بیام…
بیشتر بخوانید » -
رمان قلب بنفش
رمان قلب بنفش پارت چهل و یک
رمان قلب بنفش💜✨ #پارت_چهل و یک 《راوی》 با احساس نوازش روی گونه اش چشمان اش را باز کرد… دو گوی…
بیشتر بخوانید » -
رمان فرفری
رمان فرفری پارت47
بازم زد اما اینبار زد سمت دیگه صورتم بعد هم شالم رو باز کرد اشکام میریخت وسعی میکردم مانع بشم…
بیشتر بخوانید »