ماه: مهر 1402
-
رمان فرفری
رمان فرفری پارت60
صبح با صدای مامان بیدارشدم رفتم سرویس بعد رفتم سر سفره سلام پر انرژی دادم نشستم _دختر صبحانه بخور مدارکت…
بیشتر بخوانید » -
رمان فرفری
رمان فرفری پارت59
با فکر آرشاویر خوابیدم وتمام شب کابوس دیدم که اون کنار زیبا نشسته وعاقد داره خطبه میخونه منم اونجام نگاهشون…
بیشتر بخوانید » -
جوک و لطیفه
به بعضیام باید گفت : الاغ جان اشتباه به عَرضِت رسوندن یک نفر هر روز نه هر روز یک نفر😁
ﺑﻪ ﺧﺮﻩ ﻣﯿﮕﻦ ﺍﺯ ۱ ﺗﺎ ۹ ﺑﺸﻤﺎﺭ ﻣﯿﮕﻪ :۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ﺑﻪ ﺳﻼﻣﺘﯽ…
بیشتر بخوانید » -
رمان امیدی برای زندگی
رمان امیدی برای زندگی پارت شصت ودوم
با انگشت هایش چهار را نشان داد و تکرار کرد. _چهار سالش رنگ نگاهش خشمگین بود اما درمانده…..درمانده تر از…
بیشتر بخوانید » -
رمان آیدا
رمان آیدا پارت 3
در تاریکی شب هیچ چیز به چشم نمیخورد و تنها درختان حیاط بودند که ترس را ناخودآگاه به جان آدم…
بیشتر بخوانید » -
رمان شاه دل
رمان شاه دل پارت 38
دقایقی بعد همان طور که انتظارش را میکشیدند بازی آغاز شد چنان با سرخوشی خیره تلویزیون بودند که هیچ کس…
بیشتر بخوانید » -
رمان مائده...عروس خونبس
رمان مائده…عروس خونبس پارت ۳۲
نگاه نگرانم را از مادر میگیرم و به سمت در میروم صدای پدربزرگ بلند میشود _کجا میری پسر؟ _میرم توی…
بیشتر بخوانید » -
رمان چشم های وحشی
رمان چشم های وحشی پارت ۲۹
# پارت ۲۹ با صدای آلارم به خودم اومدم،خمیازه کشان از روی تخت بلند شدم و موهای پریشانم را با…
بیشتر بخوانید » -
رمان قلب بنفش
رمان قلب بنفش پارت پنجاه
رمان قلب بنفش💜✨ #پارت_پنجاه 《راوی》 لباس سیاهش را در تنش مرتب کرد… انگار که عذا گرفته بود از روزی که…
بیشتر بخوانید » -
رمان انتقام خون
رمان انتقام خون پارت ۵۵
مامان و خاله مهتاب را به زحمت به خانه میفرستم اما امیر و آرمین میمانند با قدمهای آرام به سمت…
بیشتر بخوانید »