-
دلنوشته
اقیانوس
اقیانوس در اعماق اقیانوسی به وسعت کیلومتر ها سوار بر زیر دریایی از جنس افکارم خود را تجسم می کنم.…
بیشتر بخوانید » -
اعترافات
باتلاق
باتلاق انسان های از جنس توهمات واهی در جست و جو و موشکافی دیگران توقعات و انتظارات مسموم طلبکاری و…
بیشتر بخوانید » -
دلنوشته
قطار
قطار برای مقصدی نا معلوم عزم سفر می کنم سوار بر قطاری به سوی ناکجا آباد… در کوپه ای اسکان…
بیشتر بخوانید » -
اعترافات
آیینه
آیینه به آیینه خیره میشوم. تصویرم در آیینه سیاه، سفید و خاموش میشود. جسمم را در آیینه تار و مبهم…
بیشتر بخوانید » -
خاطرات
جنگل
جنگل خود را میان جنگلی از درختان سر به فلک کشیده و سر سبز تجسم می کنم طنین و آوای…
بیشتر بخوانید » -
خاطرات
زوال
زوال جوانی در لابه لای خاطراتم به دنبال کمی آرامش برای تزریق و ترمیم حال خود جست وجو می کنم.…
بیشتر بخوانید » -
اعترافات
اثر ذهن
اثر ذهن روزها و ماه و سال های جدید که از راه میرسند. گویی سردتر و بی روح تر از…
بیشتر بخوانید » -
دلنوشته
دلنوشته
شب_افکار تاریکی که فرا میرسد افکار گوناگون ذهنم را محاصر و مهمان ناخوانده میشوند. نمیدانم به آنها جواب مثبت بدهم…
بیشتر بخوانید »