رمان
نویسندگی رمان رو از سایت مدوان شروع کنید جهت نویسنده شدن ابتدا درسایت ثبت نام کنید و در قسمت منو ارسال مطلب رو بزنید
-
رئیس جذاب من پارت ۳۵
(فرهاد) عه عه عه مامان مارو باش… نه گذاشت نه برداشت این تیکه رو گذاشت پیش من رفت. بابا کارکنان…
بیشتر بخوانید » -
رمان ارباب عمارت پارت ۱
#رمان_ارباب_عمارت (داستان این رمان تصوره نویسنده است و واقعیت ندارد) با ترس و لرز در زدم… صدایی گفت بیا تو…
بیشتر بخوانید » -
اجبار شیرین پارت ۱۹
پارت☆19 – بسیار خوب ،سعی میکنم ساعت شش عصرتوی کافی شاپ روبروی پارك شمارو ببینم فقط دیر نکنید که خیلی…
بیشتر بخوانید » -
رمان آتش پارت 11
# آترا همیشه اولین ها سخت ترینه… وقتی یه شب تو اون ویلا موندم و تموم اون خاطرات رو با…
بیشتر بخوانید » -
رمان آتش پارت 10
# راوی دلیلش را نمیدانست.. دلش تنگ شده بود برای برادرش.. احتمالا دلیلش حضور در ویلایی بود ک ساخته دستش…
بیشتر بخوانید » -
رمان شانس زنده ماندن پارت 12
_باران عزیزم رسیدیم ! اصلا متوجه ی زمان نشدم همش داشتم فک میکردم . _باران؟؟ متوجه شدم که احسان صدام…
بیشتر بخوانید » -
رمان آتش پارت 9
چند روز بعد # آترا جواهر ده.. از وقتی وارد شهر شدیم سنگینیه سینه ام بیشتر شد.. سعی میکردم به…
بیشتر بخوانید » -
شوکا پارت 16
شوکا پارت¹⁶ نیما کلافه پوفی میکشد. و شوکا عصبی داد میزند: شوکا: نــــیــــما به والله به حاج حسین گفته باشی.…
بیشتر بخوانید » -
رمان آتش پارت 8
همه بودن بحز آترا .. پسرا بحث سیاسی میکردن و دخترا راجب مد حرف میزدن.. یه دفعه آرام بلند به…
بیشتر بخوانید » -
اجبار شیرین پارت۱۸
پارت☆18 – سما خانم ! اگه جون پدرتون براتون مهمه سعی کنید از مشکلات دور و برش کم کنید خودتون…
بیشتر بخوانید »