مطالب وبسایت مد وان
-
رمان مثل خون در رگ های من
رمان مثل خون در رگ های من پارت ۴
3.2 (109) ( این پارت رو باید شنبه میدادم ولی الان میدم… پارت ۴ تقدیم به نگاهاتون عشقای سحر🥹🖇🤍) یه…
بیشتر بخوانید » -
رمان آتش
رمان آتش پارت 43
4.6 (25) حال رسیده بودیم سمتی که بچه ها بودن و من تنها ده قدم با نابودکننده زندگیم فاصله داشتم..…
بیشتر بخوانید » -
رمان پریا
༻پـــــریـــآ پارت ۷ ༻
4.3 (52) Part 7 کنار مهسا ایستادم که مهسا گردنشو برام کج کرده بود ، گفتم چته خره، گردنت دچار…
بیشتر بخوانید » -
رمان شوکا
شوکا پارت 22
4 (3) رمان شوکا 🗝🖤 پارت²² _یکم توضیح میدید. +آم..ما دعوت شده بودیم خونه حاج آقا پدر آقا نیما...و آقا…
بیشتر بخوانید » -
رمان امیدی برای زندگی
امیدی برای زندگی پارت هشتم
4.2 (11) به قلم:..Sara..E. همان لحظه شاهرخ از پله ها پایین آمد و آنها را دید. _عه سلام مرخص شدی…
بیشتر بخوانید » -
رمان بوی گندم
رمان بوی گندم پارت ۳۴
4.4 (98) شیشه مشروب را برداشت و همانطور سر کشید دیگر حتی درد دستش را هم حس نمیکرد اهورا زیر…
بیشتر بخوانید » -
رمان امیدی برای زندگی
امیدی برای زندگی پارت هفتم
3.9 (53) به قلم:☆…Sara…E…☆ سریع لباس هایش را عوض کرد. _تموم شد….برگرد چرخید و سهیل کلید اتاق را درون جیب…
بیشتر بخوانید » -
رمان مثل خون در رگ های من
رمان مثل خون در رگ های من پارت ۳
3.3 (111) ( زمان حال) صدای پا می اومد… نگاهم روی در قفل شد… هیراد اومده بود… حال بلند شدن…
بیشتر بخوانید » -
رمان دیدار دوباره یک عشق
دیدار دوباره ی یک عشق پارت چهارم
4.4 (16) یه نیم نگاه بهم انداخت و گفت: بله صدرصد اخه شما در استــانه ازدواج هستی میخوای واست مشکلی…
بیشتر بخوانید » -
رمان پریا
༻پـــــریـــآ پارت ۶༻
4.5 (69) 🌟Part 6🌟 سوار ماشینمون شدیم و تو طول راه هیچکدوممون حرفی نزدیم. بین خونه ی منو مهسا فقط…
بیشتر بخوانید » -
رمان آتش
رمان آتش پارت 42
4.7 (10) #آترا اومده بودیدم رامسر.. فردای اون شبی که توجنگل موندیم نقاشی هامون رو با مهدیه تموم کردیم و…
بیشتر بخوانید » -
رمان بوی گندم
رمان بوی گندم پارت ۳۳
4.3 (131) دانه های دون شده انار را مشت مشت در دهانش میزاشت از ترشیش صورتش جمع شد ولی سیر…
بیشتر بخوانید »