مطالب وبسایت مد وان
-
رمان سهم من از تو
سهم من ازتو پارت8
0 (0) مایکل=الیزابت خانم -… مایکل=هی باتوام! من=عه نه بابا فک کردم بااون آقا روبروییهای زد زیر خنده من=کووووووووفت مایکل=بیا…
بیشتر بخوانید » -
رمان برای تو
رمان برای توپارت پنجم
2.3 (3) پارت پنجم چراغها رو روشن کردم و خودمو به روی نزدیکترین مبل انداختم و چشامو بستم نمیدونم چقدر…
بیشتر بخوانید » -
رمان برای تو
رمان برای توپارت چهارم
3.7 (3) پارت چهارم ☆آرشا☆ مامان قربون اون چشات برم تروخدا گریه نکن مامان●چطور میتونم گریه نکنم عزیزم بیا برگرد…
بیشتر بخوانید » -
رمان عطر تلخ
رمان *عطر تلخ* پارت 9
4.6 (33) سوار ماشین شدیم و به سمت ویلاشون حرکت کردیم _پس پزشکی +اوهوم _از اولم بهت نمیومد که عکاس…
بیشتر بخوانید » -
رمان سهم من از تو
سهم من ازتو پارت7
0 (0) ویلیام اومد پایین و وقتی منو دید سریع به سمتم قدم برداشت،قدم به قدم که نزدیکتر میشد ذهن…
بیشتر بخوانید » -
رمان رئیس جذاب من
رئیس جذاب من پارت 12
4.5 (13) یهو برگشتم و دیدم آراد دلشو گرررفته و سرخ شده از بس خندیده. اووووف اصلا حواسم نبود اینم…
بیشتر بخوانید » -
رمان عشق محدود من
رمان عشق محدود من پارت ۵
3 (20) _سلام یاسی امروز چرا زود امدی؟! _سلام می خواستم پیاده بیام که…. _حتما مامانت نذاشته که دختر یکی…
بیشتر بخوانید » -
رمان عشق محدود من
رمان عشق محدود من پارت ۴
4.4 (50) _یاسی جونم، رسیدیما _عه رسیدیم… اصلا متوجه نشدم _انقدر قشنگ چشمات رو بسته بودی دلم نیومد بیدارت کنم……
بیشتر بخوانید » -
رمان مهرانا
رمان مهرآنا پارت۹
4.7 (12) . . . -سلاممم ما رسیدیم هااا صدای مهران بود :کسی خونه نیست؟؟؟؟؟ به در هولی داد و…
بیشتر بخوانید » -
رمان رئیس جذاب من
رئیس جذاب من پارت ۱۱
4.5 (13) (آراد) از عصبانیت رنگ های گردنم بیرون اومده بود. طوری داد میکشیدم سرش که با صدای خودم گوشام…
بیشتر بخوانید » -
رمان برای تو
رمان برای توپارت سوم
3.6 (5) پارت سوم نمیدونم چقدر خوابیدم دوباره با دردی که تو سرم پیچیده بود بیدار شدم نور اتاق چشامو…
بیشتر بخوانید » -
رمان سهم من از تو
سهم من ازتو پارت6
5 (1) یکم بعدش آناهم اومد بیرون باهم حرف میزدیم… من=اخه تروخدا اگه چیزی نیست پس چرا استرس میگیره؟حالا من…
بیشتر بخوانید »