مطالب وبسایت مد وان
-
رمان خون مشکی
رمان خون مشکی -پارت 1
4.6 (28) مثل همیشه بعد از امضا زدن آخرین برگه از پشت میز بلند شد و بعد از کمی…
بیشتر بخوانید » -
رمان هناس مستر
هناس مستر(پارت پنجم)
4.8 (17) مرتیکه بز فقط سرشو تکون داد. انگار زحمتش میشد زبونش رو تکون بده… با صدای باز شدن قفل…
بیشتر بخوانید » -
رمان مائده...عروس خونبس
رمان مائده…عروس خونبس پارت ۵۴
5.1 (37) * _مائده جان قربونت برم نکن دختر آخه تو سرخاکش زجه بزنی گریه کنی زنده میشه؟! نفسش را…
بیشتر بخوانید » -
رمان سقوط
رمان سقوط پارت سی و پنج
4.3 (72) تلخ خندید، همیشه طلبکار بود؛ حتی حالا که همه چیز بر علیهاش بود! رگ باد میکرد به خاطر…
بیشتر بخوانید » -
رمان کاوه
رمان کاوه پارت ۲۱
4.8 (35) دستی به فکش کشید و به تلویزیون نگاه کرد نگاهش از تلویزیون به سمتم سوق داد سهیل _…
بیشتر بخوانید » -
رمان هزار و سی و شش روز
رمان هزار و سی و شش روز پارت 18
4 (16) 🌒هزار و سی و شش روز🌒 🌒پارت هیجدهم🌒 دستا و صورت و پاهام خونی بود ولی هیچ…
بیشتر بخوانید » -
رمان خون مشکی
خون مشکی -پارت 1
4.5 (32) مقدمه “همیشه شب های یلدا برایمان حکم عروسی داشت همه شاد بودیم در آن شب و گرفتم هدیه…
بیشتر بخوانید » -
رمان هناس مستر
هناس مستر(پارت چهارم)
4.4 (16) صدای شلیک گلوله ها بالا گرفته بود و منم این وسط نزدیک به پنج یا شیش بار با…
بیشتر بخوانید » -
رمان در پرتویِ چشمانت
رمان در پرتویِ چشمانت پارت 18
4.2 (27) همانطور که سرش روی شانه عاطفه بود به خواب رفته بود نمیدانست چقدر گذشت که با صدا و…
بیشتر بخوانید » -
رمان امیدی برای زندگی
امیدی برای زندگی پارت 90
4.8 (13) با خنده چرخی زد و شاید برای بار هزارم خودش را بر انداز کرد. _وای سارا خیلی خوشگل…
بیشتر بخوانید » -
رمان هزار و سی و شش روز
رمان هزار و سی و شش روز پارت 18
3.5 (6) 🌒هزار و سی و شش روز🌒 🌒پارت هیجدهم🌒 دستا و صورت و پاهام خونی بود ولی هیچ دردیو…
بیشتر بخوانید » -
رمان
رمان ژوان پارت یک تا سه
4.2 (9) رمان ژوان پارت های یک تا سه دلم نجوا می کرد رخسارت به قبر کن نمی خورد ؛…
بیشتر بخوانید »