مطالب وبسایت مد وان
-
رمان سقوط
رمان سقوط پارت بیست و شش
4.3 (115) 《:میدونی گاهی وقتها بیخبر از همه جا اتفاقایی ممکنه بیوفته که دست خودت نیست ولی اونی که…
بیشتر بخوانید » -
رمان تقاص
رمان تقاص پارت نه
4.7 (29) پارت هشت کم کم صدا ها قطع میشود نه صدای ناله ی عماد و نه نعره های میثم…
بیشتر بخوانید » -
رمان در بند زلیخا
رمان در بند زلیخا پارت سی و چهارم
5 (2) *** فرزین اتاقش را به قصد سالن ترک کرد. بین راه صدای همتا مانعش شد. سمتش چرخید که…
بیشتر بخوانید » -
رمان کاوه
رمان کاوه پارت 12
4.5 (19) چشمانم را باز کردم روی تخت بودم آن هم در اتاقی که اصلا برایم آشنا نبود با سرگیجه…
بیشتر بخوانید » -
رمان مائده...عروس خونبس
رمان مائده…عروس خونبس پارت ۵۲
4.6 (45) لبش را گاز میگیرد و به مرد خیره میشود… حتی یک ذره حیا هم نداشت!! _زشته مهیار… لبخند…
بیشتر بخوانید » -
رمان کاوه
رمان کاوه پارت ۱۱
4.5 (20) ماسک زده از خانه خارج شدم نگاهی به ساعت کردم دو دقیقه دیگر به هشت بود کلاه سویشرت…
بیشتر بخوانید » -
رمان در پرتویِ چشمانت
رمان در پرتویِ چشمانت پارت11
4.7 (23) میخواست بخوابد اما مگر صدای موسیقی آرمان میگذاشت! پدرش که خانه نبود آرمان خانه را به هر کنسرت…
بیشتر بخوانید » -
رمان بگذار پناهت باشم
رمان بگذار پناهت باشم پارت ۸
4.2 (33) #پارت ۸ هنوز هم تردید داشتم. از کمد لباس هایم یک مانتو مشکی برداشتم و تنم کردم با…
بیشتر بخوانید » -
رمان هزار و سی و شش روز
رمان هزار و سی و شش روز پارت سیزدهم
4.1 (14) 🌒هزار و سی و شش روز🌒 🌒پارت سیزدهم🌒 _سلام من دختر همون مردی هستم که زنگ زدین و…
بیشتر بخوانید » -
رمان امیدی برای زندگی
امیدی برای زندگی پارت هشتادوششم
4.5 (18) نگاهی به خواهرش انداخت…..از چهره اش هیچ مشخص نبود. پوکر به جاده رو به رو اش چشم دوخته…
بیشتر بخوانید » -
رمان در بند زلیخا
رمان در بند زلیخا پارت سی و سوم
4.8 (6) همه دور میز ناهارخوری جمع بودند الا مهسا. اخیراً مهسا بیشتر داخل اتاقش میگذراند، حتی شام و ناهارش…
بیشتر بخوانید » -
رمان تقاص
رمان تقاص پارت هشت
5 (22) پارت هفت پشت سر مسعود و دوستش به سمت زیر زمین خانه شان میروم. صدای عامر بلند میشود:ولم…
بیشتر بخوانید »