مطالب وبسایت مد وان
-
رمان در پرتویِ چشمانت
رمان در پرتویِ چشمانت پارت ۱۰
4.5 (24) ساعت هفت و خورده ای بود که چندتا خانوم دیگه هم اومدن کلا هفده تا خانوم بود با…
بیشتر بخوانید » -
رمان آیدا
رمان آیدا پارت 40
4.6 (37) یک هفته ای از عروسی خواهرش و دیدارش با سام میگذشت. سام صبح پیام داده بود که…
بیشتر بخوانید » -
رمان سقوط
رمان سقوط پارت بیست و پنج
4.3 (53) حرفش که تموم شد به طرفش برگشت و منتظر نگاهش کرد حسام دستی به موهای بهم ریختهاش کشید،…
بیشتر بخوانید » -
رمان مائده...عروس خونبس
رمان مائده…عروس خونبس پارت ۵۱
4.2 (57) مهیار محکم بغلش میکند و بوسه ی محکمی روی گونه اش میزند با لبخند نگاهشان میکند، کاش…
بیشتر بخوانید » -
رمان در پرتویِ چشمانت
رمان در پرتویِ چشمانت پارت ۹
4.4 (21) مانده بود چکار کند ؟ ناچار در اتاق را بست و قفل کرد گوش به در چسباند…
بیشتر بخوانید » -
رمان کاوه
رمان کاوه پارت ۱۰
4 (43) از سرما می لرزیدم و قدم هایم را تند کرده بودم اما انگار راه طولانی تر میشد شدت…
بیشتر بخوانید » -
رمان چشم های وحشی فصل دوم
رمان چشم های وحشی فصل دوم پارت ۶
3.8 (56) # پارت ۶ در را باز کردم و وارد حیاط عمارت شدم. گلچهره جون فوری به استقبالم آمد.…
بیشتر بخوانید » -
رمان در بند زلیخا
رمان در بند زلیخا پارت سی و دوم
4.6 (5) مهسا با چشمانی سرخ و آب دماغی که شل شده بود، نگاهش را از پنجره بزرگ مقابلش گرفت…
بیشتر بخوانید » -
رمان رویای ارباب
رمان رویای ارباب پارت ۲۸
4.9 (28) جلوی در منتظر آژانس بود که سیاوش را دید آرام سلامی کرد و سرش را پایین انداخت متوجه…
بیشتر بخوانید » -
رمان در پرتویِ چشمانت
رمان در پرتویِ چشمانت پارت ۸
4.4 (25) در حال خوردن بستنی اش بود اما با استرس آرمان _ میگم آتوسا ؟ _ بله ؟ آرمان…
بیشتر بخوانید » -
رمان بگذار پناهت باشم
رمان بگذار پناهت باشم پارت ۷
4.5 (43) # پارت ۷ رها مقابلم نشست و نیکی جون برامون شربت آورد. نگاهم رو به تک تک اجزای…
بیشتر بخوانید » -
رمان رویای من
⸾رَِوَِﻳَِاَِےَِ ﻣَِنَِ⸾ ✿50تا𝒑𝒂𝒓𝒕46✿
5 (1) ════════════════ همیشه این لحظه را در رویاهایش میدید،و حالا سورن دقیقا جلوی دوربین ایستاده بود… مانیاد- بله؟ سورن-…
بیشتر بخوانید »