رمان پاریس
-
رمان پاریس پارت 4
سرش پر از درد بود.. کلافه و ترسیده بود.. آدم جدید.. برزگترین فوبیای این روزهایش.. زمانی آرزو داشت و لذت…
بیشتر بخوانید » -
رمان پاریس پارت 3
پانزده ساعت پرواز و تاخیری که در فرودگاه دبی داشت او را کلافه کرده بود.. خسته بود.. چند ماهی بود…
بیشتر بخوانید » -
رمان پاریس پارت 2
صدای خانم جون با لحجه شیرین پر اخطارش دوبار بلند شد: ماهانا کجا موندی دختر؟؟ سمیه خانوم اومده.. میدانست تا…
بیشتر بخوانید » -
رمان پاریس پارت 1
به نام خدا✨ ღ رمان پاریس ღ ღღ نویسنده: دختر شنی ღღ خلاصه: دختری که به خاطر یک حادثه تنها…
بیشتر بخوانید »