مطالب وبسایت مد وان
-
رمان بوی گندم جلد دوم
رمان بوی گندم جلد دوم پارت سه
4.3 (53) تلفن را در دستش جابهجا کرد و همزمان آرش را روی پایش تکان داد _نمیدونم ریحانه جون اصلا…
بیشتر بخوانید » -
رمان شقیقههای خونین
رمان شقیقههای خونین پارت ۳
4.8 (6) اهورا در آن تاریکی به دنبال سرشانهی دلارام گشت و وقتی بازوان لاغرش را لمس کرد، به شدت…
بیشتر بخوانید » -
یکی بود؛یکی نبود
یکی بود؛یکی نبود!پارت هجده
4.8 (41) «صورت اول» پوف بلندی کشید و به نقطهٔ نا معلومی خیره شد،نیاز داشت تنها باشد،تنها باشد تا به…
بیشتر بخوانید » -
رمان آتش
رمان آتش پارت 63
3.4 (136) **** تماسش را قطع کرد… عصبی شده بود… شاید نباید این چنین با پدرش صحبت میکرد…. از طرفی…
بیشتر بخوانید » -
رمان
رمان انتقام خون پارت ۱
4.1 (118) رمان انتقام خون رو تقدیم به نگاه های قشنگتون میکنم توجه داشته باشید که تمام اسم ها و…
بیشتر بخوانید » -
متن غمگین
درد دل
4.6 (16) ۱۴٠۲/۴/۱٠ شنبه چهار روز گذشت و از غم از دست دادن تو در دلم هیچ کم نشد میدونی…
بیشتر بخوانید » -
رمان بامداد عاشقی
رمان بامداد عاشقی پارت ۵
4.6 (112) روز بعد نگاهی تو آینه به خودم انداختم ..مانتو سبز کتی که دیروز گرفته بودم رو با شلوار…
بیشتر بخوانید » -
رمان مثل خون در رگ های من
رمان مثل خون در رگ های من پارت ۲۶
4.7 (109) با صدای خیلی بلند داد زدم _یعنی چی هیرادد هیراد_عزیزم… اروم باش چرا داد میزنی؟! رزا_هیراد داد نزنم؟؟…
بیشتر بخوانید » -
رمان شقیقههای خونین
رمان شقیقههای خونین پارت ۲
4.9 (30) «امیدم به اون بالایی هست» ___دوستان قسمت اولیهی این رمان به صورت سوم شخص نوشته شده و مابقی…
بیشتر بخوانید » -
رمان امیدی برای زندگی
رمان امیدی برای زندگی پارت سی ودوم
2.8 (72) پوزخند زد. _اینکه معلومه! از پشت پیراهنش را گرفت و با آرام ترین لحن ممکن لب زد: _بحث…
بیشتر بخوانید » -
رمان متانویا
رمان متانویا پارت 9
4.9 (10) با آرمین رفته بودند بار جدید را تحویل بگیرند… درون ماشین و در سکوت خیره به مسیر رو…
بیشتر بخوانید » -
رمان آتش
رمان آتش پارت 62
4.6 (17) **** “وقتے نباشے تحمُّلِ تنهایـے ڪار سادہ اے نیست ،چون تنهایـے قبل از تُ ، با تنهایـے بعد…
بیشتر بخوانید »