مطالب وبسایت مد وان
-
رمان تناسخ محنت
رمان تناسخ محنت پارت ۱۹
5 (23) پدر جام نو*شی*دنیاش را روی میز کوبید و در حالی که روبهروی من در آن سر میزی که…
بیشتر بخوانید » -
رمان آتش
رمان آتش پارت 22
4.7 (10) به سمتش برگشتم.. موهایش آشفته روی پیشانی اش ریخته بود و او را بیش از حد شبیه پسر…
بیشتر بخوانید » -
رمان سهم من از تو
سهم من ازتو پارت47
0 (0) من=اره عزیزم ولی امشبو اینجاییم ک خوش بگذرونی میونگ=باشه من=بیا بشین میونگ=من پیش ویلیام میشینم من=عه عه عه…
بیشتر بخوانید » -
رمان شوکا
شوکا پارت 19
4.9 (31) پارت¹⁹ # شوکا کفش های لژ دار پاشنه ۷ سانتی مشکیم رو همراه ساعت اپل واچ مشکیم با…
بیشتر بخوانید » -
رمان بوی گندم
رمان بوی گندم پارت ۷
4 (49) ریحانه خانم روی پا بند نبود باورش نمیشد به همین زودی پسرش سر و سامان میگیرد حاج رضا…
بیشتر بخوانید » -
رمان تناسخ محنت
رمان تناسخ محنت پارت ۱۸
5 (8) شانههایم سقوط کردند و پلکهایم را بستم. زمزمهوار دستم را بالا بردم: – خدایا…خدا جونم! خواهش میکنم پدرم…
بیشتر بخوانید » -
رمان تناسخ محنت
رمان تناسخ محنت پارت ۱۷
4.7 (14) از عجز و بیچارگی اشکی از چشمم روان شد. – بیا شهرزاد! یه متر مونده. فقط یک کوچولو…
بیشتر بخوانید » -
رمان سهم من از تو
سهم من ازتو پارت46
0 (0) یکم بیشتر ب پاتریک دقت کردم دیدم عه هنوزم انگار جوجهم وقتی کنارش وایمیستم من=اهههه برو کناااار انگار…
بیشتر بخوانید » -
رمان بوی گندم
رمان بوی گندم پارت ۶
4.1 (202) دستش را پشت گردنش کشید اَه لعنتی بدجور گرفته بود چشمانش را باز کرد و نگاهی به پهلویش…
بیشتر بخوانید » -
رمان تناسخ محنت
رمان تناسخ محنت پارت ۱۶
4.3 (50) چند پلهی دیگر را هم بالا آمد. ناگهان با فریادی که زد، روح از بدنم جدا شد: –…
بیشتر بخوانید » -
رمان آتش
رمان آتش پارت 21
4.4 (12) متعجب بهم نگاه کرد و خندید و گف: مسیح از کجا حرفامون به این نتیجه رسیدی ک میام؟؟؟…
بیشتر بخوانید » -
رمان رئیس جذاب من
رئیس جذاب من پارت ۳۹
3 (140) پامو که گذاشتم توی هتل از پشت درو چند قفله کردمو از چشمی چک کردم تا کسی پشت…
بیشتر بخوانید »