مطالب وبسایت مد وان
-
رمان
رمان بوی گندم پارت ۱
4.4 (34) سنگینی چیزی رو روی شکمش احساس میکرد اما حوصله این رو نداشت که چشمهاش رو باز کنه تو…
بیشتر بخوانید » -
رمان
رمان ارباب عمارت پارت ۵
4.7 (161) رفتم یه مسکن خوردم و رفتم توی اتاق،احتشام راحت خوابیده بود…بایدم راحت بخوابه! اونی که دیشب از درد…
بیشتر بخوانید » -
رمان تناسخ محنت
رمان تناسخ محنت پارت ۶
4.3 (22) آن همه شلوغی و لباسهای عجیب و غریب ویترینها، حالم را دو چندان بد میکرد. مامان نریمان با…
بیشتر بخوانید » -
رمان آتش
رمان آتش پارت 16
4.4 (166) # راوی آترا زود تر از مسیح وارد ویلا شد و به سرعت به اتاقش پناه برد.. از…
بیشتر بخوانید » -
رمان شوکا
شوکا پارت 18
4.6 (24) شــــــــــــــوکــــــا پارت¹⁸ #تیارا نگاهی به سلین انداختم. یه لباس کوتاه که تا زانوش هم نمیرسید. پوشیده بود. با…
بیشتر بخوانید » -
رمان شانس زنده ماندن
رمان شانس زنده ماندن پارت 16
4.5 (20) یهو قلبم گرفت و از ترسم بیهوش شدم … از زبان باران# سبزی و چند میوه دیگه با…
بیشتر بخوانید » -
رمان تناسخ محنت
رمان تناسخ محنت پارت ۵
3.9 (13) «دو هفته قبل» باورم نمیشد که برای خرید لباس باید به این استانبول گور به گور شده پا…
بیشتر بخوانید » -
رمان رئیس جذاب من
رئیس جذاب من پارت ۳۷
4.5 (69) (کمند) داشتیم با فرهاد میرفتیم شرکت یه جلسه ی فوری داشت. بیرون منتظر بود تا من برسم. رسیدم…
بیشتر بخوانید » -
رمان تناسخ محنت
رمان تناسخ محنت پارت ۴
4.5 (46) سریع سرم را به سمتش چرخاندم و گفتم: – نه! نمیشه بیای. با اخم گفت: – چرا اونوقت؟!…
بیشتر بخوانید » -
رمان سهم من از تو
سهم من ازتو پارت42
0 (0) من=گوش کن عزیز هیچ ربطی نداره من نمیتونم ببخشمش جوسیکا=مگه چیکار کرده تو اشتباه کردی بکی فقط نقشه…
بیشتر بخوانید » -
رمان تناسخ محنت
رمان تناسخ محنت پارت ۳
4.3 (31) با دلی راحت گریه میکردم؛ به سبب تمامی آن سالهای بیکسی و پنج سال خوشبختیای که داشت وداع…
بیشتر بخوانید » -
رمان شانس زنده ماندن
رمان شانس زنده ماندن پارت 15
4.4 (67) رمان شانس زنده ماندن پارت ۱۵ *** ساعت ۸ صبح بود.طبق معمول احسان سَرکار بود .مامانم هم نگاهی…
بیشتر بخوانید »