مطالب وبسایت مد وان
-
رمان سهم من از تو
سهم من ازتو پارت17
0 (0) نزدیک یکسال رو من همینطوری گذروندم…باویلیام صمیمیتر شده بودیم،امسال رو روز تولدش باهم بودیم:)بعدازاون اتفاق توی عروسی یه…
بیشتر بخوانید » -
رمان مروارید فیروزه ای
مروارید فیروزهای پارت ۱۰
4 (9) « مروارید فیـروزهاے » #پارت_دهم سریع از اتاق خارج شدم و یکی نه یکی از پلهها پایین رفتم!…
بیشتر بخوانید » -
رمان عشق محدود من
رمان عشق محدود من پارت ۶
2.5 (13) دوباره بارون شروع شد….. قدمهامو تندتر برداشتمو با عجله به سمت خونهٔ حرکت کردم وقتی رسیدم دیگه هوا…
بیشتر بخوانید » -
رمان رئیس جذاب من
رئیس جذاب من پارت ۱۹
4.4 (8) همه ی جمع چشماشون از تعجب زیاد گرد شده بود و دهناشون باز مونده بود .بعد گذشت چند…
بیشتر بخوانید » -
رمان سهم من از تو
سهم من ازتو پارت16
5 (1) اون دیگه مثل قبل نبود و یا من اینطور حس میکردم…این فکرام نمیذاشت بخوابم…اون کیو دوست داره؟یعنی چطوری…
بیشتر بخوانید » -
رمان رئیس جذاب من
رئیس جذاب من پارت ۱۸
4 (15) _مامان قرصتو خوردی؟بهتری!؟ امروز میبرمت دکتر. _آره خوردم خوبم دخترم صحبت میکنیم. _شوکت خانم من امروز کاری ندارم…
بیشتر بخوانید » -
رمان عطر تلخ
رمان *عطر تلخ* پارت 13
4.8 (4) +الوووو سلام الیکا خوبی /سلام ممنونم عزیزم تو چطوری +هیییی راستش زیاد روبهراه نیستم /چطور مگه +هاکان امشب…
بیشتر بخوانید » -
رمان مروارید فیروزه ای
مروارید فیروزهای پارت ۹
3.9 (8) « مروارید فیـروزهاے » #پارت_نهم بالآخره توان در پاهایم آمد و به سمت اتاقم رفتم ، نمیدانستم چه…
بیشتر بخوانید » -
رمان مروارید فیروزه ای
مروارید فیروزهای پارت ۸
3.9 (8) « مروارید فیـروزهاے » #پارت_هشتم کلافه دستی به موهای سفیدش کشید و گفت: آدرس خونش؟ منی که نه…
بیشتر بخوانید » -
رمان برای تو
رمان برای تو پارت 11
5 (1) پارت یازدهم <> و من با عشق به اون چشمهما و لبهایی که آهنگی رو بازخونی میکرد نگاه…
بیشتر بخوانید » -
رمان مهرانا
رمان مهرآنا پارت۱۰
4.8 (124) صدا از ته چاه و قطعه قطعه می امد ولی میشد فهمیدکه چه میگوید در که باز شد…
بیشتر بخوانید » -
رمان سهم من از تو
سهم من ازتو پارت15
0 (0) ایندفعه دادکشید ویلیام=گفتم ولش کن مایکل=سرمن داد میکشی؟چکارشی؟ من=بااجازه رلمه مایکل=چی؟!!اون ک ازتو کوچیکتره ویلیام=چه ربطی داره؟!!! من=مهم…
بیشتر بخوانید »