مطالب وبسایت مد وان
-
رمان
رمان رویای ارباب پارت ۳۲
4.5 (51) به خانه نگاه میکند…همه چی بهم ریخته بود! لباس هایش همه انداخته بودند ،ظرف های کثیف و…. باید…
بیشتر بخوانید » -
رمان
رمان هزار و سی و شش روز پارت19
5 (17) 🌒هزار و سی و شش روز🌒 🌒پارت نوزدهم🌒 احساس میکردم گوشت مچ دست و پاهام داره تجزیه…
بیشتر بخوانید » -
رمان
رمان چشم های وحشی فصل دوم پارت ۱۲
4 (36) # پارت ۱۲ ( کارن) پرونده رو از روی میز برداشتم و به طرف اتاق دایان حرکت کردم.…
بیشتر بخوانید » -
رمان آیدا
رمان آیدا پارت 46
4.5 (45) تقریبا یک هفتهای از آمدن خانواده ی مهرداد میگذشت و فردا هم روز عقدشان بود. ولی با…
بیشتر بخوانید » -
رمان سقوط
رمان سقوط پارت سی و شش
4.2 (73) طلعتخانم با چهرهای اخمو پشت سر عروسش وارد اتاق شد، نیومده شروع کرد به غرغر کردن -تو یه…
بیشتر بخوانید » -
رمان در بند زلیخا
رمان در بند زلیخا قسمت۴۳
6.3 (4) جیغ گوش خراش مهسا بلند شد. سریع بلند شد و دستش را به پشت یقهاش رساند. برف له…
بیشتر بخوانید » -
رمان کاوه
رمان کاوه پارت ۲۲
4.6 (45) تا در پشتی را باز کردم دیدمشان چندتا از بچه های پاشا که سوار ون میشدند و همراه…
بیشتر بخوانید » -
رمان در پرتویِ چشمانت
رمان در پرتویِ چشمانت پارت ۱۹
4.7 (21) بهترین فرصت بود اما کمی زود بود برای بلند شدن دور بعدی به علی و هستی افتاد هستی…
بیشتر بخوانید » -
داستان کوتاه
دلم تنگه آخه نبودنت لهم کرده
4.8 (22) با تو ام ای از دست رفته… هر کجا باشم غمت هست کاش روز رفتنت تو گریه چشمم…
بیشتر بخوانید » -
رمان
رمان رویای ارباب پارت 31
4.7 (34) با اصرار های نگین راضی به پیام دادنش شد میشد گفت که دقیقا ۳ روز از آن روز…
بیشتر بخوانید » -
رمان
رمان بگذار پناهت باشم پارت 14
4 (44) # پارت ۱۴ (روشا) یک هفته بعد از بیمارستان ترخیص شدم. آقای پارسا طبق گفتهاش برام گوسفندی رو…
بیشتر بخوانید » -
رمان خون مشکی
رمان خون مشکی -پارت 1
4.6 (28) مثل همیشه بعد از امضا زدن آخرین برگه از پشت میز بلند شد و بعد از کمی…
بیشتر بخوانید »