مطالب وبسایت مد وان
-
رمان آیدا
رمان آیدا پارت 35
4.6 (37) تابش نور خورشید باعث شد از خواب عمیقش دل بکند. پتو را کنار زد و روی تخت نشست…
بیشتر بخوانید » -
رمان بگذار پناهت باشم
رمان بگذار پناهت باشم مقدمه
4.7 (30) رمان بگذار پناهت باشم مقدمه: جلوی آینه موهایم را شانه میکنم روسری آبی ام را بپوشم…
بیشتر بخوانید » -
رمان کاوه
رمان کاوه part4
4.8 (24) وارد حیاط پر خاک و برگمان شدم از وقتی مادرم فوت کرد این خانه روی تمیزی ندید حتی…
بیشتر بخوانید » -
رمان در پرتویِ چشمانت
رمان در پرتویِ چشمانتpart2
4.6 (24) بعد از جمع کردن سفره و شستن ظرف ها داخل اتاقش رفت و از قفسه کتاب هایش کتاب…
بیشتر بخوانید » -
رمان انتقام خون
رمان انتقام خون پارت ۷۰
4.2 (43) مبهوت نگاهم میکند نگاهم را به گوشه میز میدوزم کمی بعد صدای متعجبش را میشنوم …
بیشتر بخوانید » -
رمان سقوط
رمان سقوط پارت هجده
4.2 (60) از اون روزها دو ماهی میگذشت، با هزار زور و اصرار حسام راضی شده بود که به…
بیشتر بخوانید » -
رمان من بیگناهم
من بیگناهم پارت 2
4.6 (23) یعنی میشد که انقدر طعنه های مردمو نشنوم میشد که دستم تو جیب خودم باشه و بهم احترام…
بیشتر بخوانید » -
رمان سمبل تاریکی
رمان سمبل تاریکی پارت بیست و چهارم
5 (1) ولوو رو که زیر درخت دیدم، دندونهام به روی هم فشرده شد. با غیظ ماشین رو سرجاش پارک…
بیشتر بخوانید » -
رمان در بند زلیخا
رمان در بند زلیخا پارت بیست و چهارم
3.6 (5) با کلی مکافات توانست اجازه را بگیرد. با احتیاط دستگیره را پایین داد و به داخل اتاق سرک…
بیشتر بخوانید » -
رمان رویای من
⸾رَِوَِﻳَِاَِےَِ ﻣَِنَِ⸾ ✿𝒑𝒂𝒓𝒕45✿
3 (4) ════════════════ سایدا- خدالعنتش کنه که به یه بچهی۱۷ساله هم رحم نمیکنه،خودش بچگی ازدواج کرده میخواد این بلاروسر توام…
بیشتر بخوانید » -
رمان امیدی برای زندگی
امیدی برای زندگی پارت هشتاد ویکم
4.6 (14) ماشین روشن شد و او بار دیگر فریاد زد. _آقا نرو…..خواهش میکنم وایسا! همان لحظه صاحب مغازه بیرون…
بیشتر بخوانید » -
رمان کاوه
رمان کاوه part3
4.8 (17) ساعت به دو و نیم رسید بود و به غیر منو متین و کیا کسی نبود کیا _…
بیشتر بخوانید »