رمان آنلاین
-
رمان تیرهتریندونهیبرف
تیرهتریندونهیبرف پارت 3
آران: خودم و جمع و جور کردم، دهنم برای توضیح باز شد اما با بستن چشماش و دیدنش که واسه…
بیشتر بخوانید » -
رمان
تیرهتریندونهیبرف پارت ۲
آران: با دیدنش تو اون وضعیت قلبم تیر کشید، من چیکار کردم باهات! رگههای قرمزی که نمیدونم از غم بود…
بیشتر بخوانید » -
رمان تیرهتریندونهیبرف
رمان تیرهتریندونهیبرف پارت ۱
Part1 ساحل: _ساحلم تو رو مرگ من قسم، این در و باز کن. دارم نگرانت میشم… چند ساعته که اینجا…
بیشتر بخوانید » -
رمان خون مشکی
رمان خون مشکی -پارت 1
مثل همیشه بعد از امضا زدن آخرین برگه از پشت میز بلند شد و بعد از کمی کشش کتش…
بیشتر بخوانید » -
رمان تقاص
رمان تقاص پارت یک
رمان تقاص به نام خدا رمان تقاص به قلم فاطمه برزه کار رمان تقاص : سرم درمیان…
بیشتر بخوانید » -
یکی بود؛یکی نبود
رمان یکی بود؛یکی نبود!پارت سی و سه
_اون با توانی با عموم بهم گفت یا با محمد امین (پسر عموم)عقد موقت می کنی یا با دانشگاه خداحافظی…
بیشتر بخوانید » -
رمان هناس مستر
هناس مستر(پارت سوم)
بابا_یه گردنبند که روش سنگ یاقوته… به بچه ها سپردم ببینن منشاء این سنگه کجاست… اما با توجه به تجربهی…
بیشتر بخوانید » -
یکی بود؛یکی نبود
رمان یکی بود؛یکی نبود!پارت سی و دو
اتاق کوچکی که دو تا میز سفید رنگ داشت و پشت هر دو میز ؛دوتا پرستار کم سن و سال…
بیشتر بخوانید » -
رمان هناس مستر
هناس مستر(پارت دوم)
دستامو دو طرف صورتش گذاشتمو سرشو از بغلم بیرون آوردم، همونطور که اشکاشو پاک میکردم گفتم: _الهی من پیش مرگت…
بیشتر بخوانید » -
رمان هناس مستر
هناس مستر(پارت دوم)
دستامو دو طرف صورتش گذاشتمو سرشو از بغلم بیرون آوردم، همونطور که اشکاشو پاک میکردم گفتم: _الهی من پیش مرگت…
بیشتر بخوانید »