متن عاشقانه

خندش عسل عسل🍯 حرفاش غزل غزل! ⚡ دوره سرش بگردم: 😍 😂

چه شد در من نمی‌دانم
فقط دیدم پریشانم
فقط یک لحظه فهمیدم
که خیلی دوستت دارم

نمیدانے
چطور گیج مے شوم
وقتے هرچه مے گردم
معنے نگاهت
در هیچ فرهنگ لغتے
پیدا نمے شود … !

اگـــر تو را امـــتحان می گرفتند
بدون شک من رتبه ي اول می شدم
بس کــه تــکرار کردم نامـــــت را در مرور خاطرات

لبخندت تعادل شهر را بهم می ریزد
تو بخند من شهر را از نو می سازم

روزگاریست در این کوچه گرفتار توام
با خبر باش که در حسرت دیدار تو ام
گفته بودی که طبیب دل هر بیماری
پس طبیب دل من باش که بیمار تو ام

کاش می شد عشق را آغاز کرد
با هزاران گل یاس آن را ناز کرد
کاش می شد شیشه غم را شکست
دل به دست آورد نه این که دل شکست

دوستت داشتم
دوستت دارم
و دوستت خواهم داشت
از آن دوستت دارم‌ ها
که کسی نمی‌ داند
که کسی نمی‌ تواند
که کسی بلد نیست

گر تو گرفتارم کنی
من با گرفتاری خوشم

درمان دردم گر تویی ،
در کنج بیماری خوشم

زندگی رقص دل انگیز
خطوط لب توست

خسته از عمری‌ زمستانم‌
بهارم‌ می شوی؟

من در تو گریزان شدم از فتنه خویش
من آن توام مرا به من باز مده

امتیاز دهید به این رمان

Armita .

اوست نشسته در نظر من به کجا نظر کنم ، اوست گرفته شهر دل من به کجا سفر کنم
اشتراک در
اطلاع از
guest
9 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
زیبای خفته🤍
6 ماه قبل

تو عاشق شدی و من میدانم😂❤😍🖐🏻

Bahar
پاسخ به  Armita .
6 ماه قبل

عشق درده
ارمیتا رو دیوونه کرده😂😂

Bahar
پاسخ به  Armita .
6 ماه قبل

😂😂

زیبای خفته🤍
پاسخ به  Armita .
5 ماه قبل

تو عاشق لیلیتی من میدانم و بس🖐🏻😂

ΛƬΣПΛ ღ
6 ماه قبل

آرمیتا قضیه چیه دختر؟

Sheikh B
6 ماه قبل

bad life🖤

دکمه بازگشت به بالا
9
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x