رمان مثل خون در رگ های من

رمان مثل خون در رگ های من پارت۱۴

3.6
(103)

( یک ماه بعددد)

(راوی)

البوم را باز کرد و به صفحه ی اولش خیره شد، عکس جشن بله برون خودش و هیراد!
چقدر هردویشان برای اون روز ذوق داشتن…
چقدر استرس داشتن؛ که مبادا…اتفاقی بی افته و همه چیز بهم بخوره!
صفحه ی بعد را ورق زد، عکس با خانواده خودش…
برای اولین بار اشک پدرش را دید!
اشک شوق پدرش را…
چه چیزی لذت بخش تر از این که دخترت را در لباس سفید، کنارِ مَردش ببینی؟!

دستی دور کمرش حلقه شد…بوسه ای به گردنش زد و سرش را در موهایش فرو برد
ته ریش هایش به گردنش میخورد و باعث قلقلک دادن گردنش میشد!

رزا_وییی هیراد نکن، قلقلکم میادد

هیراد_منم دارم کاری میکنم قلقلکت بیاد دیگه خانومم

با لبخند به او خیره میشود…
به سمتش برمیگردد و دستش را روی صورتش میگذارد، دستش را حرکت میدهد و به سمت چشم هایش میبرد؛؛ ناخواسته دستش روی لب هایش قرار میگیرد!

(حالا شاید زیادم ناخواسته نباشه🤔️ما که نمیدونیم🤷‍♀️)
با دستان پهنش، دست کوچک و ظریف دخترک را میگیرد و جلوی لب هایش میبرد و ارام…بوسه ای بر پشت دستش میزند

(والا مردم شانس دارن، همه شوهر کردن فقط منو لیلا و ستی و ضحا موندیم🙄💔)

لبخند روی لب هایش جای میگیرد…

هیراد_یه چند روز تحمل کن…دیگه واقعا مال هم میشیم!

رزا_ایشالله

با لبخند به هم دیگر نگاه میکنند و محو تماشای هم میشوند…

(رزا)

نمیدونم چند دقیقه بود که همین طوری بهَم نگاه میکردیم!

رزا_هیرادددددد

هیراد_جان دل؟

رزا_نمیری خونتون؟

هیراد قیافش رو مظلوم کرد و با حالت بچه گانه و گریه گفت:
هیراد_دوست داری برم خونه غصه بخورم؟ برم خونه گریه کنم؟

از لحنش خندم گرفت..

رزا_ای خدا… تو از صدتا بچه هم بچه تری!

هیراد_من فقط برای تو بچه میشم، وگرنه جلوی بقیه همون هیراد مغرور و عصبی ام!

رزا_اوه اوه
ن بابا؟؟
دم شما گرم حاجی

هیراد_مخلص حاج خانوم…

خندم بلند تر شد…
رزا_وای
حاج خانوم چه سَمی بود؟؟؟
واییی

یهو در وا شد و اراد وارد اتاق شد…

رزا_بچه جون به شما یاد ندادن که وقتی میخوای بیای اتاق یه زن و شوهر، اول باید در بزنی؟ شاید تو موقعیت خوبی نباشن!

اراد_بله دیگه…
گل میگی گل میشنوی…
منو یادت رفت نه؟
دستت طلا، اقا هیراد..نمیگذرم ازت
بدون که زمین گرده! یهو دیدی سرت اومد

هیراد که داشت تز خنده منفجر میشد:
_الهی بمیرم براتتتتتتت
میدونم رزا خیلی بی معرفته! حالا بیا بغل عمو هیراد

دستاش رو باز کرد که اراد مثل یه بچه ۴ ساله پرید بغلش!

رزا_من بی معرفتم؟؟؟

هیراد و اراد باهم گفتن: بله!

رزا_مردم معرفت داشتنو از من یاد میگیرن، بعد شماها میگن بی معرفتی؟عجب!

هیراد_همین الان داشتی منو از خونتون بیرون میکردی…

اراد نچ نچ میکرد

الهه_هوی رزا…دختره ی چشم سفید، بیخود میکنی دامادمو بیرون میکنی!

رزا_وااا مامانننن

الهه_کوفت
پدرتو درمیارم من

فرید_منو میخوای دربیاری خانوم؟!

(عکس رمان رو عوض کردمااا🥲ببینین چقدر هیراد جذابه، لیلا فداش بشههه🥹🤣💜)

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 3.6 / 5. شمارش آرا : 103

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

نمایش بیشتر

Sahar mahdavi

✌️😁
اشتراک در
اطلاع از
guest
40 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
فاطمه
فاطمه
10 ماه قبل

بلایی سر هیراد نیاد صلوات😂

𝒵ℴℎ𝒶 🥹🤍
10 ماه قبل

من بدبخت کجا موندم 🤣
من خواستگارام صف کشیدن چرا الکی میگید🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣
ولی من مطمئنم این هیراد توی یکی از این ماموریت هاش میمیره😆🥲

𝒵ℴℎ𝒶 🥹🤍
پاسخ به  𝒮𝒾𝒮𝒾 ‌
10 ماه قبل

بابا چرت و پرت میگم خواستگارم کجا بود🤣.
البته یکی دارم که پسر عمومه و بابام گفته ضحی حداقل از سن ۲۰ سال میتونین بیاین .الان اجازه نمیدم بهتون🤣💃💃💃

sety ღ
پاسخ به  𝒵ℴℎ𝒶 🥹🤍
10 ماه قبل

احساس افسردگی بهم دست داد 😂 🤦‍♀️
چرا من خواستگار ندااارممم 🤣 🤦‍♀️ 🤦‍♀️ 🤦‍♀️
آخه الان سن ازدواجه همتون یکی رو دارین؟؟😐😑

آخرین ویرایش 10 ماه قبل توسط sety ღ
𝒵ℴℎ𝒶 🥹🤍
پاسخ به  sety ღ
10 ماه قبل

والا منم نمیدونم این خانواده عموم دیونه شدن . با اینکه یه دختر هم سن خودم دارن میخواستن بیان خواستگاری😐🤣.
این پسر عموم هم خیلی رو مخه یه مهمونی گرفته بودیم اصلا نمیذاشت من با پسر خالم صحبت کنم هی میومد میگفت چرا همش با این صحبت میکنی چرا همش با اون صحبت میکنی😐😐😐🤣🤣. روانیه به خدا😂

sety ღ
پاسخ به  𝒵ℴℎ𝒶 🥹🤍
10 ماه قبل

واقعا روانیه 😐 😂
راستی ضحی چرا رمانات رو ادامه نمیدی؟؟

𝒵ℴℎ𝒶 🥹🤍
پاسخ به  sety ღ
10 ماه قبل

رمان های خودم یا لادن؟
خودم واقعا حوصله نوشتن ندارم ولی خب بعد از امتحانا یه پارت از هر کدوم میذارم اگه حمایت شد که ادامه میدم اگه نشد ادامه نمیدم
لادن هم این چند روز سرش خیلی شلوغه نمیدونم کی میخواد پارت بده🤣😐

sety ღ
پاسخ به  𝒵ℴℎ𝒶 🥹🤍
10 ماه قبل

😂 😂

Arsalan
Arsalan
پاسخ به  𝒵ℴℎ𝒶 🥹🤍
10 ماه قبل

غیرت داره روت

𝒵ℴℎ𝒶 🥹🤍
پاسخ به  𝒮𝒾𝒮𝒾 ‌
10 ماه قبل

نه من بابام بهشون گفت که جواب ضحی منفی هست . ولی گیر دادن که بیان خواستگاری بابام هم گفت ۲۰ سالت که شد اجازه میدم بیان ولی اگه واقعا نظرت منفی بهشون بگو نه .

𝒵ℴℎ𝒶 🥹🤍
پاسخ به  𝒮𝒾𝒮𝒾 ‌
10 ماه قبل

ولی در کل قضیش طولانیه اینجا نمیتونم خیلی خوب تعریف کنم🤣🤣

Arsalan
Arsalan
پاسخ به  𝒵ℴℎ𝒶 🥹🤍
10 ماه قبل

عه مبارکه..خب حداقل اسمش روت هست

𝒵ℴℎ𝒶 🥹🤍
پاسخ به  Arsalan
10 ماه قبل

😐🤢🤣

𝒵ℴℎ𝒶 🥹🤍
پاسخ به  𝒮𝒾𝒮𝒾 ‌
10 ماه قبل

۲۲ سالشه . وقتی ۱۲ سالم بود کنکور قبول شد رفتیم جشنش قبولیش. بعد رفته بود به بابام گفته بود که تورو خدا بیاین با من عکس یادگاری بگیرین . ما هم رفتیم عکس بگیریم دختر عمم که هم سنم هست عکس می گرفت . می گفت عکس اول رو مجبورم کرده بود روی تو زوم کنم😐. بعد اون موقع ما نفهمیدیم تا همین چند وقت پیش که به دختر عمم گفتم میخوان بیان خواستگاری. که دیگه برام تعریف کرد🤣..

لیلا ✍️
10 ماه قبل

از من چرا مایه میزاری رزا فداش شه پسره لوس بدترکیب😑😅

لیلا ✍️
پاسخ به  𝒮𝒾𝒮𝒾 ‌
10 ماه قبل

نه عزیزم نمیخواد ارزونی صاحابش😁

کلا از این هیراده خوشم نمیاد یه جوریه
مرد باید یکم جذبه داشته باشه نه مثل این عین پسربچه هاست اَه اَه😒😒

𝒵ℴℎ𝒶 🥹🤍
پاسخ به  لیلا ✍️
10 ماه قبل

دقیقا هیراد خیلی یجوریه🤣

لیلا ✍️
پاسخ به  𝒵ℴℎ𝒶 🥹🤍
10 ماه قبل

بزن قدش✋🏻😂

𝒵ℴℎ𝒶 🥹🤍
پاسخ به  لیلا ✍️
10 ماه قبل

🤣🤚

sety ღ
پاسخ به  لیلا ✍️
10 ماه قبل

موااافقممم
اصلا نه هیراد نه آرش
فقط امیر ارسلان😂🤦‍♀️

لیلا ✍️
پاسخ به  sety ღ
10 ماه قبل

چیشد امیر ارسلان الان شد آدم خوبه😁

sety ღ
پاسخ به  لیلا ✍️
10 ماه قبل

اخلاقش رو مخمه هاااا ولی چهرهاش تو ذهنم خیلی لعنتیههه😂😂

لیلا ✍️
پاسخ به  sety ღ
10 ماه قبل

عه جداااا😯
دقیقا منم مثل تو فقط نمیدونم چه جوری تصورش کردی؟

sety ღ
پاسخ به  لیلا ✍️
10 ماه قبل

خودمم نمیدونم😂😂😂
فقط میدونم خیلییی جذااابههه تو ذهنممم😂🤦‍♀️

لیلا ✍️
پاسخ به  sety ღ
10 ماه قبل

جذاب لعنتیییی😬😬

Arsalan
Arsalan
پاسخ به  sety ღ
10 ماه قبل

نه ارش پسرخوبیه

Arsalan
Arsalan
پاسخ به  𝒮𝒾𝒮𝒾 ‌
10 ماه قبل

سحر جون شما الان فکر خاستگاری خودت باش😂بچسب به علیرضا سحر
به لیلا چیکار داری؟؟؟

لیلا ✍️
پاسخ به  Arsalan
10 ماه قبل

ماموریت داره منو شوهر بده😂🤦‍♀️

sety ღ
پاسخ به  لیلا ✍️
10 ماه قبل

حتی قیافه اش هم درست حسابی نیس اه اه😂😂🤦‍♀️

Setareh
Setareh
پاسخ به  لیلا ✍️
10 ماه قبل

اِ اِ لیلا خجالت نمیکشی به بچم میگی بد ترکیب بچم آقاس😂😎

Setareh
Setareh
10 ماه قبل

مرسی سحری😚😍

دکمه بازگشت به بالا
40
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x