رمان دختر سرکش
-
دختر سرکش پارت ۹
❤️دخترسرکش 💕💕💕 💞💞 💗 _تو کلاس مثله همیشه صداها رو مخم بود نگاهم به بچه ها بودمنتظر بودم زنگ بخوره…
بیشتر بخوانید » -
دختر سرکش پارت ۸
#part_۸ ❤️دختر سرکش 💞💞💞 💗💗 💕 پارم _هانا جون میگم ببخشید اخرایه جشنتو خراب کردم هانا_نه عزیزم اشکال نداره مهم…
بیشتر بخوانید » -
دختر سرکش پارت ۷
#part_۷ ❤️دختر سرکش 💞💞💞 💕💕 💞 _از اتاق که اومدم زود کیفمو برداشتم رفتم پیشه پارمیس از شرکت خارج شدیم…
بیشتر بخوانید » -
دختر سرکش پارت ۶
#part_۶ #دختر سرکش 💞💞💞 💕💕 💖 _میتونم گوشیمو بزنم شارژ؟ حسام _اره اشکال نداره . _رفتیم بستی فروشی بعد خوردن…
بیشتر بخوانید » -
دختر سرکش پارت ۵
#part_۵ دختر سرکش 💞💞💞 💞💞 💞 از زبان نگار_بابام چون مطمئن بود از من و خانواده معتمدی گذاشت من با…
بیشتر بخوانید » -
دخترسرکش پارت ۴
#part_۴ ❤️❤️❤️ 💕💕💞💕 💞💕 💕 #دختر سرکش. ……………… اصلا نمی دونستم عمو سعید یه پسر داره پارِم_اون بالا همرو زیره…
بیشتر بخوانید » -
رمان دختر سرکش پارت ۲
#part_۲ 💞💞💞💞 _زنگ اخر خورد همه رفتیم تو حیاط مدرسه، منتظر پارم موندم چادرمو دراوردم انداختم تو کیفم همه بهم…
بیشتر بخوانید » -
دختر سرکش پارت ۱
#part_۱ 💕رمان دختر سرکش 💕💕💕💕 💞💞💞 💕💕 💞 _سلام اسمه من زهرا (نگار)احمدیان هست ۱۷ سالمه یکم دیگه میرم ۱۸.…
بیشتر بخوانید »