مطالب وبسایت مد وان
-
رمان سارین
رمان سارین پارت2
3.8 (34) #پارت_2 شانس آوردم که دیشب پیش از رسیدن پلیس ها از آن مسابقه رفتیم و خبرم تیتر روزنامه…
بیشتر بخوانید » -
رمان آنام کارا
رمان آنام کارا پارت 20
4.5 (47) کاش میدونستم وقتی خنده ی یه نفر،نگاش یا حتی حالت حرف زدنش قلبتو به تپش میندازه یعنی پا…
بیشتر بخوانید » -
رمان آزَرم
رمان آزَرم پارت ۹
4.4 (45) صدای بسته شدن در و سرم که به ضرب بالا می آید نفس راحت … آهو است –…
بیشتر بخوانید » -
رمان مرد مشکی من
رمان مرد مشکی من part. 10
4.5 (62) چشامامو ریز کردم یعنی واقعا میخواست بخوابه وجی: نه ساعت ۱شب میخواد برقصه برات از خداش هم باشه…
بیشتر بخوانید » -
رمان مرد مشکی من
رمان مرد مشکی من part. 9
4.3 (52) مبینا تخس پامو کوبیدم زمین با لجبازی لب زدم _یا منو سوار میکنی یا دیگه باهات حرف نمیزنم…
بیشتر بخوانید » -
رمان آنام کارا
رمان آنام کارا پارت 19
4.4 (51) الان نباید همچین اتفاقی میوفتاد. من مطمئن نبودم پاشا کیه و چیکار میکنه. +نمیشه، من آمادگیشو ندارم _آمادگی…
بیشتر بخوانید » -
رمان سارین
رمان سارین پارت اول
3.9 (33) سارین(نوعی سم) #پارت_1 آیدِن نیشخندی زد و دستی کنار پیشانیاش کشید، مرد روبه رویش ایستاده بود و میلرزید.…
بیشتر بخوانید » -
رمان سارین
رمان سارین پارت1
4.8 (30) شروع رمان سارین(نوعی سم) خلاصه: پرواز اوکتای، دختری که به دلیل گذشتهی تلخش بدشده، زندگی آرومی داشت تا…
بیشتر بخوانید » -
رمان آزَرم
رمان آزَرم پارت ۸
4.3 (48) من خودم عاشق این پارت شدم ❤ لیوان دوم را که سر می کشم که صدای هیاهوی بقیه…
بیشتر بخوانید » -
رمان آنام کارا
رمان آنام کارا پارت 18
4.2 (51) لپ تاپ پاشا رو روشن کردم. اول همین جوری چکش کردم اما چیزی پیدا نشد. خداروشکر برنامه نویسیم…
بیشتر بخوانید » -
رمان آزَرم
رمان آزَرم پارت ۷
4.3 (43) روسری ام را سفت می کنم و می گریزم او قطعا یک جواب دندان شکن تر در چنته…
بیشتر بخوانید » -
رمان هزار و سی و شش روز
رمان هزار و سی و شش روز پارت32
4.1 (16) اون لب ها که با رژ قرمز درشت تر و فریبنده تر دیده میشد تکون میخوردن و من…
بیشتر بخوانید »