مطالب وبسایت مد وان
-
رمان آزَرم
رمان آزرم پارت ۹۸
4.5 (83) آرام: باید قبل از آنکه او برگردد لباسی تن کنم دلم می خواهد همان اسلحه ای که با…
بیشتر بخوانید » -
رمان قَراوُل
رمان قَراوُل پارت ۲۳
4 (68) تنها چیزی که پشت در می بینم سیاهی است و بس! رفت … چه انتظاری داشتی آشوب؟ ……
بیشتر بخوانید » -
رمان چشمهای لال
رمان «چشمهای لال» خلاصه و پارت 1
4.4 (25) به نام خداوند مهربان رمان: چشمهای لال نویسنده: بانو عزرائیل ژانر: ماجراجویی، درام، عاشقانه، جنایی خلاصه: گروهی…
بیشتر بخوانید » -
رمان پسر خوب
رمان پسر خوب – پارت ۵۸
4.5 (64) لعنتی ترین خواب عالم را دیدم. شیرین ترین کابوسی که میشد… بچهای بغلم بود؛ بچه خودم، پسر من…
بیشتر بخوانید » -
رمان او خدایم بود
رمان او خدایم بود پارت ۶
4.4 (53) # پارت ۶ ( جانان) با تابش نور روی صورتم چشمهایم را باز کردم. دیشب بدون آنکه لباسم…
بیشتر بخوانید » -
رمان سیب سرخ حوا
رمان سیب سرخ حوا «پارت 16»
4.6 (42) *نازلی صبح با دل درد بدی از خواب بیدار شدم .شاهین هنوز خواب بود . هیچ لباسی تنم…
بیشتر بخوانید » -
رمان آزَرم
رمان آزرم پارت ۹۷
4.4 (67) آرام شرط را باخت … باخت و اکنون مجازاتش بوسیده شدن توسط مردی است که قلبش را هزار…
بیشتر بخوانید » -
رمان ویرانه های یک شهر
رمان ویرانه های یک شهر مقدمه
4.6 (24) گاهی وقت ها باید جنگید. برای اینکه نامرئی نباشی، عضوی از خانواده باشی، عضوی از دنیا باشی، باید…
بیشتر بخوانید » -
رمان در پرتویِ ظلمت
رمان پرتویِ ظلمت پارت ۱۱
4.6 (20) مانلی با عصبانیت از نافرجام ماندن نقشه اش، به سمت باغ معتمدی راند. این نقشه مضخرف را او…
بیشتر بخوانید » -
رمان پسر خوب
رمان پسر خوب – پارت ۵۷
4.4 (65) این بار قرار بود خودم عروس شوم! غروب که رسیدم خانه، داداشها منتظرم بودند. مهرداد تکیه داده به…
بیشتر بخوانید » -
رمان آزَرم
رمان آزرم پارت ۹۶
4.4 (68) – بهم فکر نمی کنی و برای انگولک کردن غیرت من لخت و پتی رو به روی پنجره…
بیشتر بخوانید » -
رمان او خدایم بود
رمان او خدایم بود پارت ۵
4.4 (43) # پارت ۵ ( جانان) هر دو مقابل حاج بابا ایستاده بودیم. حاج فتاح : امیدوارم امانت دار…
بیشتر بخوانید »