مطالب وبسایت مد وان
-
رمان صندلی های مقدس
صندلی های مقدس پارت دوم
5 (16) فصل دوم: سرزمین اِلِمینتوس چشمانم را باز کردم، اما بلافاصله آرزو کردم که کاش نمیکردم. همهچیز غیرواقعی بود،…
بیشتر بخوانید » -
رمان صندلی های مقدس
صندلی های مقدس پارت اول
4.9 (22) در آغاز، وقتی که دنیا هنوز در آشفتگی عناصر اولیه فرو رفته بود، چهار قدرت بیهمتا شکل گرفتند؛…
بیشتر بخوانید » -
رمان صندلی های مقدس
صندلی های مقدس (معرفی،خلاصه)
5 (20) تیزر داستان چهار دختر، یک سفر علمی و یک روستای تاریخی فراموششده در شیراز… وقتی کنجکاوی آنها را…
بیشتر بخوانید » -
رمان آزَرم
رمان آزرم پارت ۱۲۱
4.4 (63) بلند صدا می کنم شاید میان این لبخند هایی که خیره به صفحه ی گوشی می زند کمی…
بیشتر بخوانید » -
رمان ویرانه های یک شهر
رمان ویرانه های یک شهر پارت 2
4.2 (17) فصل دوم: گریه کن؛ اما ضعیف نباش! اسفندیار ابرستان هر بار، ترک های گلدان روحم عمیق تر میشوند…
بیشتر بخوانید » -
رمان یادگارهای کبود
رمان یادگارهای کبود پارت ۱۶
4.4 (23) 65 – تو رو خدا برو، نمون، چرا برگشتی؟ به زور خود را سرپا نگه داشته بود؛ مرتعش…
بیشتر بخوانید » -
رمان آزَرم
رمان آزرم پارت ۱۲۰
4.5 (67) دستانم روی دامن لباس سفید رنگِ پر زرق و برق باهم کشتی میگیرند … حالم هم خوش است…
بیشتر بخوانید » -
رمان در پرتویِ ظلمت
رمان پرتویِ ظلمت پارت ۲۳
4.9 (11) وقتی مطمئن شد که معتمدی شرکت را ترک کرده، به مادرش زنگ زد. صدای خسته مادرش را که…
بیشتر بخوانید » -
رمان یادگارهای کبود
رمان یادگارهای کبود پارت ۱۵
4.2 (26) فاطمه حس کرد حرف زدن از یادش رفته است. وای از این بدتر نمیشد! برادرش برای چه به…
بیشتر بخوانید » -
رمان ویرانه های یک شهر
رمان ویرانه های یک شهر پارت 1
4.4 (14) به نام کسی که وقتی جانی برای فریاد زدن در تنت نمانده، صدای سکوتت را میشنود. ویرانه های…
بیشتر بخوانید » -
رمان او خدایم بود
رمان او خدایم بود پارت ۱۸
4.4 (50) # پارت ۱۸ (جانان) با تمامشدن کلاس، کتاب و جزوه هایم را جمع کردم و از کلاس بیرون…
بیشتر بخوانید » -
رمان چشمهای لال
رمان چشمهای لال پارت 12
4.6 (23) کامل لم داد و سرش را درون گوشیاش فرو برد. ماتم برده بود؛ چه کاری باید برایش انجام…
بیشتر بخوانید »