نویسنده هایی که به مدت یک ماه پارت گذاری نکنن رمانشون از سایت حذف میشه

رمان رویای من

⸾رَِوَِﻳَِاَِےَِ ﻣَِنَِ⸾ ✿𝒑𝒂𝒓𝒕43✿

5
(1)

════════════════
سورن-‌ خوبی ساتیا؟

ازوالریا سلام نکرد و او کلی دردل به پسرک لعنت فرستاد

ساتیا- ممنون توخوبی سورن

پسرک سعی کرد خودراکنترل کند،اما همینکه

ردشدباذوق و لبخندی که روی لبش بود زبانش

راگازگرفت و تند چشمانش را بست وتندترقدم

برداشت،خبرنداشت که دخترک هم آن حرکش

رادیده و چقدر قربان صدقه‌اش رفته!کمی بعد

مانیا بیرون آمد…

مانیا- ولی من قیافه‌ی توروخیلی دوست دارم،

خییییلی خوشگلی دختر!

ساتیا- ممنون ولی تکذیبش میکنم

مانیا- هییییننن اینجوری نگووو ببین چه

خوشگلی دیگه ازاین خوشگل تر که نداریم!

کمی که گذشت بحثِ عشق شد!

مانیا- من یه پسریو میشناسم داره واسه

دختره میمیره ولی روش نمیشه اعتراف کنه!

ساتیا- اکثرا دخترایی که دوسشون دارنم

زشتن دقت کردی؟

مانیا- نه اونی که من میگم دختره خیلی خوشگله

ساتیا- اها

بافکرکردن به کمی قبلتر باچشمهای گرد و

لبخندی شیطانی سریع روبه مانیا کرد:

ساتیا- وایسا ببینم چی؟…بهم بگو کیههههه

مانیا- نمیتونم!

ساتیا- زودباش بگو

مانیا- ای بابا اصرارنکنننن نمیتونم بهت بگم!

ساتیا- چرا نمیتونی؟بگوووو

مانیا- دختره مدرسه منه!…ایییی خدابگم

چیکارت کنه اصرارنکن دیگه نمیتونم بگم بهت قسمم دادن!

ساتیا- که اینطور…میگم دیدی طرف اگه واقعا

یه دختریو دوی داشته باشه خجالت میکشه بهش بگه؟!

کمی فکر کرد و بالبخند لب زد:

مانیا- دقیقا!چون اونایی که راحت اعتراف

میکنن و حرفای عاشقانه زیادمیزنن همشون

اینقدرلاشین که تواینکارحرفه‌ای شدن وهمون

حرفاروواسه همشون تکرارمیکنن امااگه عشقشون

واقعی باشه روشون نمیشه اعتراف کنن،مثل

همونی که من میگم!

لبخندی روی لبهای دخترک نقش بست،داشت

درمورد سورن حرف میزد؟!

ساتیا- اوم دقیقا

پسرک اما از پنجره که ساتیا رادید،باذوق سر

و وضعش را مرتب کرد و کنار پنجره به او زل

زد،دخترک که سمتش برگشت،لبخندی زد و

برایش دست تکان داد،دخترک که درمقابل

برایش‌دست‌تکان‌داد،باذوق خندید و ازخجالت

دستش‌راروی صورتش‌گذاشت!کمی که گذشت

بیرون آمدتاپارچه را بتکاند!نمیدانست دخترک

هنوزهم بیرون است وگرنه نمی‌آمد!دخترک را

که دید ازخجالت لبخندی زد و سرش را پایین

انداخت،سلام و احوالپرسی کردند،خندید و

پارچه راتکان داد و بالبخند آرام زمزمه کرد:
════════════════
‌♡بـہ ‍ق‍‍ـل‍‍ـم‍ـ :آیـلے♡
(کامنت فراموش نشه🙂✨️)

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 5 / 5. شمارش آرا : 1

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

نمایش بیشتر

𝑖𝑟𝑒𝑛𝑒 ‌

یآدَم‌نِمیکُنی‌.وُ.زِیآدَم‌نِمیرِوی،یآدَت‌بِخِیر‌یآرِفرآموُش‌کارِمِن...❤️‍🩹
اشتراک در
اطلاع از
guest
7 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
مائده بالانی
10 ماه قبل

خسته نباشی حمایت🌹

Newshaaa ♡
10 ماه قبل

آیلی جان خدا قوت💋🥰

سعید
سعید
10 ماه قبل

عالی.
خسته نباشی نویسنده جان 🍀⭐

𝐸 𝒹𝒶
10 ماه قبل

خیلی خوب بود دمت گرم
حمایتتت❤❤❤

دکمه بازگشت به بالا
7
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x