-
رمان شانس زنده ماندن جلد دو
رمان شانس زنده ماندن جلد دو پارت ۱۱
پیراهنم خیس میشد آن هم وجود خون در پیراهنم بود . گریه هایم طولانی بود، من در برابر او قدرت…
بیشتر بخوانید » -
رمان شانس زنده ماندن جلد دو
رمان شانس زنده ماندن جلد دو پارت ۱۰
سرم را چب و راست می کردم . او احسان نبود ، مطمئن هستم او شخصیت شوم یک نفر بود…
بیشتر بخوانید » -
رمان شانس زنده ماندن جلد دو
رمان شانس زنده ماندن جلد دو پارت ۹
(این پارت یکمی ترسناک هست) با قیافه ی متعجب به من نگاه کرده بود بی درنگ گفت: _چیشده باران؟ او…
بیشتر بخوانید » -
رمان شانس زنده ماندن جلد دو
رمان شانس زنده ماندن جلد دو پارت ۸
ایستاده بود و لباس سفیدی به تنش داشت، لباسی شبیه به کفن از ترس بزاق دهانم را قورت دادم. خیره…
بیشتر بخوانید » -
رمان شانس زنده ماندن جلد دو
رمان شانس زنده ماندن جلد دو پارت ۷
تلفنم را دستم گرفتم ، لرزش دستانم باعث میشد که چند بار گوشی از دستم بیوفتد. گوشی ام آنتن نداشت…
بیشتر بخوانید » -
رمان شانس زنده ماندن جلد دو
رمان شانس زنده ماندن جلد دو پارت ۵
_دلم برات تنگ شده بود. و او لبخندی زد و دوباره مرا به آعوش کشید .پلیس سرفه ای کوتاه کرد…
بیشتر بخوانید » -
رمان شانس زنده ماندن جلد دو
رمان شانس زنده ماندن جلد دو پارت ۴
توان ایستادن نداشتم.چشم هایم یک لحظه تار شد. این خواب تمامی ندارد؟بخدا هر روز خواب میدیدم که احسان زنده است.دوباره…
بیشتر بخوانید » -
رمان شانس زنده ماندن جلد دو
رمان شانس زنده ماندن جلد دو پارت ۳
_خانم سعیدی جلسه چند دقیقه اس شروع شده. با دیدن مدیر خنده ی کوتاهی زدم و از اتاق بیرون آمدم…
بیشتر بخوانید » -
رمان شانس زنده ماندن جلد دو
رمان شانس زنده ماندن جلد دو پارت ۲
_آخه خانم دکتر..من شوهرمو چند ماه از دست دادم. دکتر همانطور که به مانیتور نگاه می کرد با ناراحتی لب…
بیشتر بخوانید » -
رمان شانس زنده ماندن جلد دو
رمان شانس زنده ماندن جلد دو پارت ۱
#شانس_زنده_ماندن_جلد_2 #پارت_۱ مقدمه* باران کمی آهسته تر ، اینجا کسی در خانه نیست من هستم و تنهایی و دردی که…
بیشتر بخوانید »