رمان
نویسندگی رمان رو از سایت مدوان شروع کنید جهت نویسنده شدن ابتدا درسایت ثبت نام کنید و در قسمت منو ارسال مطلب رو بزنید
-
مروارید فیروزهای پارت ۱۱
« مروارید فیـروزه ای » #پارت_یازدهم دستانش را میان سرش گرفت و روی کاناپههای راحتیِ آن طرف نشست، حالش بد…
بیشتر بخوانید » -
رمان عشق محدود من پارت ۷
صدای باز شدن در رو شنیدم سامان بلند بلند میگفت مامان کلاس یاسی حدود ۲ ساعته که تموم شده!هنوز نرسیده…
بیشتر بخوانید » -
مروارید فیروزهای پارت ۱۰
« مروارید فیـروزهاے » #پارت_دهم سریع از اتاق خارج شدم و یکی نه یکی از پلهها پایین رفتم! با دیدن…
بیشتر بخوانید » -
رمان عشق محدود من پارت ۶
دوباره بارون شروع شد….. قدمهامو تندتر برداشتمو با عجله به سمت خونهٔ حرکت کردم وقتی رسیدم دیگه هوا کاملا تاریک…
بیشتر بخوانید » -
رئیس جذاب من پارت ۱۹
همه ی جمع چشماشون از تعجب زیاد گرد شده بود و دهناشون باز مونده بود .بعد گذشت چند دقیقه یه…
بیشتر بخوانید » -
رئیس جذاب من پارت ۱۸
_مامان قرصتو خوردی؟بهتری!؟ امروز میبرمت دکتر. _آره خوردم خوبم دخترم صحبت میکنیم. _شوکت خانم من امروز کاری ندارم شمارو میبرم…
بیشتر بخوانید » -
رمان *عطر تلخ* پارت 13
+الوووو سلام الیکا خوبی /سلام ممنونم عزیزم تو چطوری +هیییی راستش زیاد روبهراه نیستم /چطور مگه +هاکان امشب میاد ایران…
بیشتر بخوانید » -
مروارید فیروزهای پارت ۹
« مروارید فیـروزهاے » #پارت_نهم بالآخره توان در پاهایم آمد و به سمت اتاقم رفتم ، نمیدانستم چه کنم! به…
بیشتر بخوانید » -
مروارید فیروزهای پارت ۸
« مروارید فیـروزهاے » #پارت_هشتم کلافه دستی به موهای سفیدش کشید و گفت: آدرس خونش؟ منی که نه شماره ای…
بیشتر بخوانید » -
رمان برای تو پارت 11
پارت یازدهم <> و من با عشق به اون چشمهما و لبهایی که آهنگی رو بازخونی میکرد نگاه میکردم )))…
بیشتر بخوانید »