مطالب وبسایت مد وان
-
رمان آنام کارا
رمان آنام کارا پارت 46
4.3 (38) خیلی ریلکس به سمت طبقه بالا رفت و من رو با یک دنیا سوال تنها گذاشت. لعنتی… اصلا…
بیشتر بخوانید » -
رمان پسر خوب
رمان پسر خوب – پارت ۳۳
4.6 (70) اهورا رفت. مرا با هزار جور غصه و دل نگرانی تنها گذاشت. سر صبحانه فرداد شوخیهای بیخود میکرد:…
بیشتر بخوانید » -
رمان آزَرم
رمان آزرم پارت ۶۹
4.5 (54) نگاه التماس گرش را به نگاهم می چسباند خدایا این دیگر چه امتحانی است؟ … شکوه؟ … دیوانه…
بیشتر بخوانید » -
رمان سیب سرخ حوا
رمان سیب سرخ حوا «پارت 5»
4.3 (51) #پارت_12# چشام رو باز کردم .بوی الکل ضد عفونی می آمد .خوب که پلک زدم فضایی شبیه بیمارستان…
بیشتر بخوانید » -
رمان پسر خوب
رمان پسر خوب – پارت ۳۲
4.4 (54) من یک کار احمقانه کردم. خیلی خیلی خیلی احمقانه. در ماشین اهورا، داشتیم میرفتیم مهمانی خانه تنها دوستش.…
بیشتر بخوانید » -
رمان آنام کارا
رمان آنام کارا پارت 45
4.3 (33) با سوالم ناگهانی از جاش بلند شد. _تو باید کمکم کنی منم به تو کمک می کنم برگردی…
بیشتر بخوانید » -
رمان آزَرم
رمان آزرم پارت ۶۸
4.3 (54) آرام با تمام توان تلاش می کند آهو را تسکین دهد … بیش از حد برایش توضیح ندهد…
بیشتر بخوانید » -
رمان بیقوله هایی در دل قالی
بیقوله هایی در دل قالی پارت۳
4.6 (19) #پارت_سوم با صدای خروس لای پلک های تارم را باز کردم با دست چشم هایم را مالش دادم…
بیشتر بخوانید » -
رمان پسر خوب
رمان پسر خوب – پارت ۳۱
4.5 (59) آبان ماه، اتفاقات زیادی در دل خودش داشت. اول از همه اینکه کار پیدا کردم. دم غروب اهورا…
بیشتر بخوانید » -
رمان آزَرم
رمان آزرم پارت ۶۷
4.3 (58) آرام با صدای گرفته هشدار می دهد – خفه شو ! سردار اما وقیح تر از روی مبل…
بیشتر بخوانید » -
رمان سیب سرخ حوا
رمان سیب سرخ حوا «پارت 4»
4.4 (47) #پارت_9# _حلما ،حلما .پاشو ببینم دختر لنگ ظهره.حلما . صدای عصبانی مامان بود. _پاشو ببینم .امروز که سرکار…
بیشتر بخوانید » -
رمان پسر خوب
رمان پسر خوب – پارت ۳۰
4.4 (60) در خانه انگار که بمب ترکیده باشد، هیچ چیز سر جایش نبود. فرداد همین که ظرفها را میشست…
بیشتر بخوانید »