مطالب وبسایت مد وان
-
رمان تقاص
رمان تقاص پارت ۲۸ عیدی
4.5 (24) در اتاق روبه رویش ایستاده ام با بالاتنه ای برهنه روی صندلی نشسته است. گرشاسب پشت من ایستاده…
بیشتر بخوانید » -
کاکتوس | قسمت ۳
4.4 (34) بیخیال شانه بالا انداخت و دوربین عکاسیاش را از دور گ*ردنش باز کرد. ته کوچه دوباره چشمش…
بیشتر بخوانید » -
رمان تقاص
رمان تقاص پارت 27
4.5 (29) تقریبا از شبی که با گرشاسب غذا خوردیم سه شب میگذشت و در این سه شب تقریبا با…
بیشتر بخوانید » -
رمان هرج و مرج
رمان هرج و مرج پارت ۲۳
4.3 (56) سایمان گیج شده نگاهش را به من میدوزد. او نمیفهمد و نمی شناسد عمویی را که پدرش است!…
بیشتر بخوانید » -
رمان ماه نشین
ماه نشین | پارت ۳
4.2 (31) #ماه_نشین #پارت3 لحظاتی مات تماشایم میکند و بعد با حرص میغرد « همون بهتر آدم شانَش ، به…
بیشتر بخوانید » -
رمان ماه نشین
ماه نشین | پارت ۲
4.4 (28) #ماه_نشین #پارت2 کلافه از این همه لفت دادنش ، صدایم را بالای سرم انداخته و داد میزنم «منا…
بیشتر بخوانید » -
داستان کوتاه
کاکتوس | قسمت دو
4.5 (32) تندتند سر تکان داد و نچی کرد. آهی کشید و دست از دور صورتش برداشت. – پس چرا…
بیشتر بخوانید » -
رمان امیدی برای زندگی
امیدی برای زندگی پارت100
4.3 (22) کمند گستاخانه در چشمانش زل زد و او به مچ دستش محکم فشار وارد کرد. لب گزید تا…
بیشتر بخوانید » -
رمان در پرتویِ چشمانت
رمان در پرتویِ چشمانت پارت۶۲
4.5 (26) بلاخره روز عروسی رسیده بود و او یک ساعت تمام به همراه مادرش به مهمانان خوشامد گویی می…
بیشتر بخوانید » -
رمان ماه نشین
رمان ماه نشین | پارت ۱
4.5 (31) به نام خدا «ماه نشین» #پارت1 .خیره به خیابان خلوت که گهگاه تک و توکی ماشین از آن…
بیشتر بخوانید » -
رمان کاوه
رمان کاوه پارت ۶۰
4.7 (20) وسط آواز خوانی اش گفت: – ما تا کی اینجاییم؟ نفسی رها کردم و جواب دادم: – نمیدونم…
بیشتر بخوانید » -
کاکتوس | قسمت ۱
4.3 (47) امروز هم از آن روزهای پرهیاهو و شلوغ خانه بود. صدای گپ و گفت و خندههای زنانه که…
بیشتر بخوانید »