مطالب وبسایت مد وان
-
رمان در پرتویِ چشمانت
رمان در پرتویِ چشمانت پارت ۲۲
4.5 (17) *روز کنکور * بلاخره روز کنکور رسیده بود و باید تمام تلاش این ماه هایش را به یکباره…
بیشتر بخوانید » -
رمان
رمان چشم های وحشی فصل دوم پارت 14
4 (40) # پارت ۱۴ (دایان) مقابل کارن نشسته بودم و منتظر به چهرهام چشم دوخته بود. _ بگو دیگه،…
بیشتر بخوانید » -
رمان تقاص
رمان تقاص پارت 18
4.2 (39) _گفتن الان میان خدمتتون. تشکری میکنم و سعی میکنم خود را با دیدن تابلو های نقاشی سرگرم کنم.…
بیشتر بخوانید » -
رمان در بند زلیخا
رمان در بند زلیخا قسمت47
4.6 (9) خب بی خبری از اتفاقات در آمریکا باید هم او را اینگونه پریشان میکرد. او که نمیدانست پدرش…
بیشتر بخوانید » -
رمان
رمان بگذار پناهت باشم پارت 17
4.5 (45) # پارت ۱۷ رادوین همهی عصبانیتم را روی پدال گاز خالی کردم. روشا سکوت کرده بود و…
بیشتر بخوانید » -
رمان
رمان سقوط پارت چهل
4.3 (94) با احساس سردرد پلکهاش رو از هم باز کرد همه چیز رو تار میدید، کمی زمان برد…
بیشتر بخوانید » -
رمان
رمان در بند زلیخا قسمت 46
3.9 (55) *** بعد از مشخص کردن زمان جلسه با افراد طرف حسابشان به بهانه شهرگردی از شادان جدا شد.…
بیشتر بخوانید » -
رمان خون مشکی
خون مشکی پارت ۲
4.7 (21) لینا اخمی کرد: _هر وقت گفتی تقصیر من نبود ، بدتر لو رفتی ، بگو ایندفه چیکار کردی؟…
بیشتر بخوانید » -
رمان آیدا
رمان آیدا پارت 48
4 (66) با عصبانیت وارد اتاقش شد و روی صندلی جای گرفت. چند نفری را دنبال سام فرستاده بود و…
بیشتر بخوانید » -
رمان سقوط
رمان سقوط پارت سی و نه
4.4 (80) عین طلبکارها رفتار میکرد! چشم ازش گرفت. – گذشته تموم شده، هر کاری هم کنیم نمیتونیم چیزی…
بیشتر بخوانید » -
رمان
رمان بگذار پناهت باشم پارت 16
4.2 (83) # پارت ۱۶ دو هفته از عروسیمون، گذشته بود. تقریباً باهم دیگه مثل دوتا غریبه بودیم. تنها حرفی…
بیشتر بخوانید » -
رمان
رمان به کدامین گناه .مقدمه.
4.8 (32) امروز قبل از رفتنم همه را نفرین میکنم آهی میکشم که دامن گیر همه یتان شود هیچ کس…
بیشتر بخوانید »