مطالب وبسایت مد وان
-
رمان مرد مجهول
مرد مجهول پارت ۷
3.7 (15) ـ تو نیروی جدید هستی درسته ؟ امیدوارم بعد ها بتونی از درب گردان رد بشی چون من…
بیشتر بخوانید » -
رمان پری دریایی
پری دریایی پارت 2
4.1 (17) part2 هرچه معادلات در ذهنش بود با یک جمله(پریا برگشته) به کل بهم ریخته بود. تن داغش سردی…
بیشتر بخوانید » -
رمان ارباب عمارت
رمان ارباب عمارت پارت ۲٠
4.5 (136) ( ارسلان ) دیگه نتونستم روی حرف مادربزرگ حرفی بزنم… میرم پیشش، بعدش دوباره میام پیشه مژگان… (…
بیشتر بخوانید » -
رمان بوی گندم
رمان بوی گندم پارت ۲۲
4.3 (50) داشت سراب میدید یا واقعا امیر او بود سعید کلافه از اتاق بیرون آمد در دل خوشحال بود…
بیشتر بخوانید » -
رمان آتش
رمان آتش پارت 34
4.7 (20) دوست داشتم ساعت ها به همین شکل بنشینم و باخیره شدن به شکلات های گرمش همه چیز را…
بیشتر بخوانید » -
رمان مرد مجهول
مرد مجهول پارت ۷
4.6 (11) ـ میترا منم ـ نشناختم ولی میشناختم اون صدای مردونه ای که مظلومش می کرد و لحن ملتمسانه…
بیشتر بخوانید » -
رمان موتور عشق
رمان موتور عشق پارت ۴
4.4 (12) موتور عشق پارت چهارم به سمت اتاقم میروم و در آن را باز کرده و وارد می شوم…
بیشتر بخوانید » -
رمان بوی گندم
رمان بوی گندم پارت ۲۱
4.8 (39) در زدی باز کردم سلام کردی اما صدا نداشتی به آغوشم کشیدی اما سایهات را دیدم که دستهایش…
بیشتر بخوانید » -
رمان آتش
رمان آتش پارت 33
4.6 (29) از اون حالت گیجی با سوالم کم کم بیرون آمد.. – هردوشون دانشجوی نخبه ی شریف بودن.. مخ…
بیشتر بخوانید » -
رمان موتور عشق
رمان موتور عشق پارت ۳
4.8 (9) موتور عشق پارت سوم _ بابات گفت یه سر میره بازار وکیل اون انگشتری رو که داده بود…
بیشتر بخوانید » -
رمان ارباب عمارت
رمان ارباب عمارت پارت ۱۹
4 (272) ( ارسلان ) ضحا چشمهاشو بست… پیشونیش رو بوسیدم و از تخت بلند شدم، جلوی تخت وایسادمو به…
بیشتر بخوانید » -
رمان مرد مجهول
مرد مجهول پارت ۶
3.6 (8) ـ ای شوکت ، شوکت خانیم بیا بیرون ، بیا بیرون حاجر خانوم با یه پیرهن گل گلی…
بیشتر بخوانید »