مطالب وبسایت مد وان
-
رمان کاوه
رمان کاوه پارت۷۰
4.5 (15) کاوه قاچاقی چیپس و پفک با پارسا می خوردم و صدایش را در نمی آوردم! پارسا آهسته دم…
بیشتر بخوانید » -
رمان در پرتویِ چشمانت
رمان در پرتویِ چشمانت پارت۷۸
4.7 (22) این بار او کاغذی بر می دارد و می گوید: – یکی از… نمی دانست بگوید یا نه؟…
بیشتر بخوانید » -
رمان مرد مشکی من
رمان مرد مشکی من part. 11
4.2 (59) چند ثانیه طول کشید تا حرفشو حلاجی کنم از اعصبانیت سرخ شدم سمتش حمله ور شدم یقشو تو…
بیشتر بخوانید » -
رمان آزَرم
رمان آزَرم پارت ۱۱
4.3 (50) دست در جیب می نگرد مرد هایی که از مرد بودن تنها زیر شکم را می بینند ،…
بیشتر بخوانید » -
رمان سارین
رمان سارین پارت3
4.4 (25) سارین #پارت_3 جمره خوشحال نزدیک میآید. کنار ناز روی مبل مینشیند و روزنامهی در دستش را بازمیکند. –…
بیشتر بخوانید » -
رمان آنام کارا
رمان آنام کارا پارت 21
4.3 (51) +چی رو میدونم که دارم انکارش میکنم؟ _فعلا بیا بشین صبحانه بخور نشستم پشت میز و نگاهش کردم.…
بیشتر بخوانید » -
رمان آزَرم
رمان آزَرم پارت ۱۰
4.5 (51) راوی: پالتو را درون دست مشت شده اش گرفته گام هایی حرصی خدا لعنتت کند شیطان … خدا…
بیشتر بخوانید » -
رمان سارین
رمان سارین پارت2
3.8 (34) #پارت_2 شانس آوردم که دیشب پیش از رسیدن پلیس ها از آن مسابقه رفتیم و خبرم تیتر روزنامه…
بیشتر بخوانید » -
رمان آنام کارا
رمان آنام کارا پارت 20
4.5 (47) کاش میدونستم وقتی خنده ی یه نفر،نگاش یا حتی حالت حرف زدنش قلبتو به تپش میندازه یعنی پا…
بیشتر بخوانید » -
رمان آزَرم
رمان آزَرم پارت ۹
4.3 (53) صدای بسته شدن در و سرم که به ضرب بالا می آید نفس راحت … آهو است –…
بیشتر بخوانید » -
رمان مرد مشکی من
رمان مرد مشکی من part. 10
4.4 (71) چشامامو ریز کردم یعنی واقعا میخواست بخوابه وجی: نه ساعت ۱شب میخواد برقصه برات از خداش هم باشه…
بیشتر بخوانید » -
رمان مرد مشکی من
رمان مرد مشکی من part. 9
4.2 (60) مبینا تخس پامو کوبیدم زمین با لجبازی لب زدم _یا منو سوار میکنی یا دیگه باهات حرف نمیزنم…
بیشتر بخوانید »