مطالب وبسایت مد وان
-
خاطرات
زوال
5 (12) زوال جوانی در لابه لای خاطراتم به دنبال کمی آرامش برای تزریق و ترمیم حال خود جست وجو…
بیشتر بخوانید » -
اعترافات
اثر ذهن
5 (10) اثر ذهن روزها و ماه و سال های جدید که از راه میرسند. گویی سردتر و بی روح…
بیشتر بخوانید » -
دلنوشته
دلنوشته
4.6 (12) شب_افکار تاریکی که فرا میرسد افکار گوناگون ذهنم را محاصر و مهمان ناخوانده میشوند. نمیدانم به آنها جواب…
بیشتر بخوانید » -
رمان زیبای یوسف
رمان زیبای یوسف قسمت۴۴
4.4 (9) ماکان به طرفش آمد که ترسیده یک پله پایین رفت. ماکان دست دور شانه‌هایش حلقه کرد و حین…
بیشتر بخوانید » -
رمان کاوه
رمان کاوه پارت ۵۵
4.5 (23) نیم نگاهی به متین زوم شده روی لپتاپ انداختم و لب زدم: – کور نکنی خودتو! متین همانطور…
بیشتر بخوانید » -
رمان شیرین ترین تلخی
شیرین ترین تلخی پارت ۲۰
4.5 (35) نگاهی به اطراف کرد و لباش رو بهم فشار داد و زیر دندون گرفت و بعد نگاهش رو،روی…
بیشتر بخوانید » -
رمان در پرتویِ چشمانت
رمان در پرتویِ چشمانت پارت۵۷
4.5 (22) سلطانی وارد خانه می شود و نیروهای پلیس،پوریا و سهراب را می برند. رو به سپهر می پرسد:…
بیشتر بخوانید » -
رمان زیبای یوسف
رمان زیبای یوسف قسمت۴۳
4.4 (16) مهسا مشغول چیدن استکان‌ها به روی سینی بود. بامداد وارد آشپزخانه شد و هم زمان با نزدیک شدنش…
بیشتر بخوانید » -
رمان امیدی برای زندگی
امیدی برای زندگی پارت 99
4.6 (24) خواست طرف دیگری بدود اما اینبار نشد….اینبار دیگر سهیل نگذاشت یلدا فرار کند. با چند قدم بلند خود…
بیشتر بخوانید » -
رمان زیبای یوسف
رمان زیبای یوسف قسمت۴۲
4.4 (14) فرزین به سمت پنجره رفت و گفت: – نباید بذاریم بیان داخل. بدون این‌‌که پنجره را باز کند،…
بیشتر بخوانید » -
رمان در پرتویِ چشمانت
رمان در پرتویِ چشمانت پارت۵۶
4.4 (28) سارا با عجله به سمت در می رود و با صدای بلند خطاب به برادر می گوید: _…
بیشتر بخوانید » -
رمان کاوه
رمان کاوه پارت ۵۴
4.4 (25) نیم ساعت گذشت، به هتل رسیدیم. متین چمدان هارا از ماشین بیرون‌کشید و دستم داد. اگر این هتل…
بیشتر بخوانید »
