مطالب وبسایت مد وان
-
رمان در پرتویِ چشمانت
رمان در پرتویِ چشمانت پارت۳۴
4.4 (33) “بچه رو از سارا بگیر” پیام بعدی پشت سرش آمد “خودش میاد تهران ” “بگو بچه دوستته” با…
بیشتر بخوانید » -
رمان امیدی برای زندگی
امیدی برای زندگی پارت 95
4.3 (21) سهیل پارچ آب را روی زمین انداخت و خندید. ماهرخ با صدای خنده اش بهت زده نگاهش کرد…..دندان…
بیشتر بخوانید » -
رمان به کدامین گناه
رمان به کدامین گناه پارت ۳
4.4 (55) حامد : نمیدونم این چندمین بار بود که شمارشو میگرفتم ولی جواب نمیداد، خیلی عصبی بودم بیش از…
بیشتر بخوانید » -
رمان هرج و مرج
رمان هرج و مرج پارت2
4.3 (108) -اوهووو.. سایمان خان؟! میگم اون سلمان خان نبود؟ خنده ای کردم و رو به گفتم : اون هندیه…
بیشتر بخوانید » -
رمان زیبای یوسف
رمان زیبای یوسف قسمت پنجم
3.5 (22) از صدای بلند و گوش خراش شلیک، مردها تکانی خوردند و نگاهی بههم انداختند و این پسرها بودند…
بیشتر بخوانید » -
رمان هرج و مرج
رمان هرج و مرج پارت 1
4.6 (100) نورا زنی زخم خورده که در پی انتقام از مردیست که که او را با بی رحمی به…
بیشتر بخوانید » -
رمان کاوه
رمان کاوه پارت۳۴
4.4 (33) آن شب هم گذشت و مادرم با پرستار صحبت کرد تا خودش غذا بیاورد خواب و بیدار بودم…
بیشتر بخوانید » -
رمان در پرتویِ چشمانت
رمان در پرتویِ چشمانت پارت۳۳
4.4 (35) حال خسته از فکر و خیال نفهمید کی خوابش برد صدای ارمیا و آرمان بیدارش کرد نگاهی به…
بیشتر بخوانید » -
رمان آیدا
رمان آیدا پارت 53
4.3 (41) با استرس فنجان را نزدیک دهانش برد اما تمام حواسش روی سام بود اویی که حتی چایی اش…
بیشتر بخوانید » -
رمان به کدامین گناه
رمان به کدامین گناه پارت ۲ (هیجانی)
4.3 (61) تموم تلاشم رو کردم که یکم نفس بکشم ولی دردی که توی تنم پیچیده بود و خونی که…
بیشتر بخوانید » -
رمان غرامت
غرامت پارت 64
4.3 (72) “سهروز بعد” چمدانم را به دنبال خود کشیدم و از روی پلهها پایین آوردم، که عمو حسین…
بیشتر بخوانید » -
رمان در پرتویِ چشمانت
رمان در پرتویِ چشمانت پارت۳۲
3.9 (39) بعد از حرف زدن و کمک کردن به عاطفه برای دوخت لباسش راهی خانه شد قدم هایش را…
بیشتر بخوانید »