رمان
نویسندگی رمان رو از سایت مدوان شروع کنید جهت نویسنده شدن ابتدا درسایت ثبت نام کنید و در قسمت منو ارسال مطلب رو بزنید
-
رمان مهرآنا پارت۷
با یک حرکت از اتاق بیرون پرید بی توجه به ناله های مرد به اتاق پایین رفت و وسایلش را…
بیشتر بخوانید » -
رئیس جذاب من پارت ۷
(آراد) _از اتفاق های دیشب هیچ حرفی به کسی نمیزنی وگرنه خوب بلدم از زندگی ساقطتت کنم. _عههه عشق من!…
بیشتر بخوانید » -
رئیس جذاب من پارت ۶
(آراد) دختره ی نفهم با اون لباساش کدوم گووری رفت ! اه به تو چه .پسر واسه چی هی بهش…
بیشتر بخوانید » -
رمان *عطر تلخ* پارت ۷
ساعت حدودای ۲ بود ارمان از صبح زود رفته بود دنبال کاراش هنوز نیومده بود منم رفتم یکم خوردنی از…
بیشتر بخوانید » -
رمان مهرآنا پارت۶
دختر هم خوشنود از این کار به سرعت در کنارش و بعد در اغوشش جای گرفت :دکتر میخواستم بگم… :به…
بیشتر بخوانید » -
رمان مهرآنا پارت۵
طاقت دیدنش را نداشت بلند شد و ارام سلام کرد جواب سلامش را شنید با لحنی کاملا…
بیشتر بخوانید » -
رئیس جذاب من پارت ۵
این بغض لعنتی انقدر بهم فشار میاورد که گفتم الان خفه میشم. این پسره از سنگ بود دلش چرا باهام…
بیشتر بخوانید » -
رئیس جذاب من پارت ۴
صبح روز بعد با حس نوری توی صورتم بیدار شدم و یکم مغزمو به کار انداختم. اووووف پاشو دختر امروز…
بیشتر بخوانید » -
رمان مهرآنا پارت۴
نزدیک های شب پیامی روی موبایلش دریافت کرد :باعرض سلام و تبریک خدمت دانش اموزان عزیزم به مناسبت قبولی شما…
بیشتر بخوانید » -
رئیس جذاب من پارت سوم
چشم هام داشت از حدقه در میومد این چی میگفت واس خودش؟مگه پدر کشتگی داره با من! اخخ که دلم…
بیشتر بخوانید »