مطالب وبسایت مد وان
-
رمان آغاز از اتمام
رمان آغاز از اتمام پارت ۲۰
مهمانناخوانده:)۲۰بخشدوم سهراب! پسر عموی بیست و پنج سالهی شایان. دوست صمیمی پناه و عاشق طاهره خانم! پسرکی پر جنب و…
بیشتر بخوانید » -
پیشنهاد کتاب و رمان
سرنوشت تغییر کرده
ادامه قسمت سوم بعد از دوش گرفتن یه شلوار راحتی پوشیدم و با یه حوله داشتم آروم آروم موهامو خشک…
بیشتر بخوانید » -
پیشنهاد کتاب و رمان
سرنوشت تغییر کرده
سرنوشت تغییر کرده به نام خدا قسمت( سوم) همه جا تاریک بود… نمیتونستم چیزی رو ببینم… صدا های نامفهوم به…
بیشتر بخوانید » -
رمان آغاز از اتمام
رمان آغاز از اتمام پارت 19
مهمان ناخوانده:)19بخشیکم *** آب تنش را نوازش میکرد و کرختی را از عضلات کم جانش میگرفت. همانطور که آب از…
بیشتر بخوانید » -
رمان کاوه
رمان کاوه پارت ۶۸
به محض توقف ماشین بیرون آمدم. دو نفری مغزم را خوردند! در خانه را باز کردم و در انتهای غرغرهای…
بیشتر بخوانید » -
رمان آغاز از اتمام
رمان آغاز از اتمام پارت18
*** تن بیجانش را روی خاک سرد انداخت و با تمام وجود بویید؛ بوی گس خاک. لعنت به خاک. اشکهایش…
بیشتر بخوانید » -
رمان
صندلی شماره ی سه
نگاه از میز صندلی شماره ی سه گرفته و به دفترم میدوزم دفترمی به نام او …دفتری که پر شده…
بیشتر بخوانید » -
متن عاشقانه
تنهایی
رفت رفت و من ماندم میان سیل خاطرات میان طوفان لبخندهایش میان دریای پر تلاطم قولهایش قولهایی که با آنها…
بیشتر بخوانید » -
رمان در پرتویِ چشمانت
رمان در پرتویِ چشمانت پارت۷۱
ساعت شش صبح بود که پدرش پایش را در یک کفش کرد که برویم! – بابا نمیشه هنوز دکترت اجازه…
بیشتر بخوانید » -
رمان امیدی برای زندگی
امیدی برای زندگی پارت103
کمند سرک کشید. _پلیس چرا اومده؟ با تو کار دارن؟ سرش را سمت او متمایل کرد. _به تو مربوط نیست،…
بیشتر بخوانید » -
رمان آغاز از اتمام
رمان آغاز از اتمام پارت17
*** – چیزی کم و کسر ندارید؟ زنان متعجب سری به معنای نه تکان دادند و به رفتن او چشم…
بیشتر بخوانید » -
رمان در پرتویِ چشمانت
رمان در پرتویِ چشمانت پارت۷۰
انگار در دلش عروسی بود که انقدر خوشحال بنظر می رسید! بلاخره توانسته بود سروری مزدور را ضایع کند. با…
بیشتر بخوانید »