ماه: بهمن 1402
-
رمان خون مشکی
خون مشکی- پارت ۴
“قسمت اول : برمودا” _حدود ۷ سال پیش عمارت رایان با اون همه غرور سوخت و یک شبه تمام اون…
بیشتر بخوانید » -
رمان موعد هچل
معرفی و خلاصه رمان «موعد هچل»
«به نام خدا» رمان «موعد هچل» ژانر: معمایی، عاشقانه نویسنده: ویدا.ش خلاصه: همه چیز از یک تماس تلفنی عجیب و…
بیشتر بخوانید » -
رمان در پرتویِ چشمانت
رمان در پرتویِ چشمانت پارت۳۵
لباس هایی که زینب می گفت را تن می کرد بلاخره بعد از چهل دقیقه مورد پسند زینب خانوم واقع…
بیشتر بخوانید » -
رمان هرج و مرج
رمان هرج و مرج پارت4
روز بعدش به دستو پایش افتادم که مرا ببخشد بخاطر گناه نکرده! برای فرزندش پدری کند, چیزی که وظیفه اش…
بیشتر بخوانید » -
رمان هزار و سی و شش روز
رمان هزار و سی و شش روز پارت 22
با دیدن پیام مطمئن شدم این همون دختره که داداشم بخاطرش مثل ابر بهار میبارید یک جای کار میلنگید،…
بیشتر بخوانید » -
رمان تقاص
رمان تقاص پارت ۲۲
فلش بک) شادی: سوار ماشین گران قیمت دوست پدرم شدم.دلشوره و شوق دیدن دوباره ی پدرم امانم را بریده بود.…
بیشتر بخوانید » -
رمان شیرین ترین تلخی
رمان شیرین ترین تلخی پارت ۱۰
چند دقیقه سکوت شد تا خدیجه با نگاه چپ چپی وارد شد و بعد گذاشتن اون قهوه ها رو به…
بیشتر بخوانید » -
رمان هرج و مرج
رمان هرج و مرج پارت 3
سایمان از سر شب گریه میکرد.. نگران تکانش دادم … چرا آرام نمیشد؟! -مامان ؟ سایمانم؟؟ چرا اروم نمیشی ..…
بیشتر بخوانید » -
رمان در پرتویِ چشمانت
رمان در پرتویِ چشمانت پارت۳۴
“بچه رو از سارا بگیر” پیام بعدی پشت سرش آمد “خودش میاد تهران ” “بگو بچه دوستته” با صدای مادرش…
بیشتر بخوانید » -
رمان امیدی برای زندگی
امیدی برای زندگی پارت 95
سهیل پارچ آب را روی زمین انداخت و خندید. ماهرخ با صدای خنده اش بهت زده نگاهش کرد…..دندان هایش بهم…
بیشتر بخوانید »