رمان
نویسندگی رمان رو از سایت مدوان شروع کنید جهت نویسنده شدن ابتدا درسایت ثبت نام کنید و در قسمت منو ارسال مطلب رو بزنید
-
رمان تناسخ محنت پارت ۱۳
از آغوشش بیرون آمدم و دستهایم را سپر دو بازویش کردم. پشت چشمی نازک کرد و گفت: – حالا ببینم…
بیشتر بخوانید » -
رمان بوی گندم پارت ۴
داشت اتاقش را مرتب میکرد که تقه ای به در خورد به سمت در اتاق رفت و بازش کرد که…
بیشتر بخوانید » -
رمان تناسخ محنت پارت ۱۲
«- کامی کامی جونم! ای مهربونم! بیا بریم بیرون که حوصلهم سر رفته، پا رفته، دست رفته… . – اِ!…
بیشتر بخوانید » -
رمان آتش پارت 19
# مسیح مادرم همیشه میگه”اونی که خیلی درد کشیده زیاد نمیخنده ! ولی وقتی میخنده ، خنده هاش خیلی قشنگه..”…
بیشتر بخوانید » -
رمان تناسخ محنت پارت ۱۱
آرام به سمت صندلی چوبی رفتم و روی آن نشستم. کیف زرد سادهام را روی میز نهادم و منتظر ماندم.…
بیشتر بخوانید » -
رمان شانس زنده ماندن پارت 17
از زبان باران# نمیدونم چند ساعت بود که داشتن بابام و عمل میکردن که پرستار از اتاق عمل بیرون اومد.پریدم…
بیشتر بخوانید » -
رئیس جذاب من پارت ۳۸
_واااااای کمند جوووووووونم. _واااای عشششق یکی یک دونم. … دوتایی همو طوری بغل کرده بودیم و چپ و راست میشدیم…
بیشتر بخوانید » -
رمان تناسخ محنت پارت ۱۰
چند بار پلک زدم و گفتم: – چی عجیبه؟ خب تولد خواهرم بوده ولی… . خودم نیز تعجب کردم و…
بیشتر بخوانید » -
رمان تناسخ محنت پارت ۹
به سرعت گفتم: – مادر من فارسی هم بلدن. مامان نریمان به سرعت به زبان فارسی و با لهجهی بامزهای…
بیشتر بخوانید » -
رمان بوی گندم پارت ۳
نگاهش را از آسمان پر ستاره گرفت و به مهدی داد که هنوز سرش پایین بود چشمانش را یک بار…
بیشتر بخوانید »