رمان

رمان دِژَم به قلم پریسا مرادی

4.1
(50)

خلاصه‌ای از رمان جذاب دِژَم🔥

گلوله‌ی بی‌رحم رِوُلوِر قلب برادرم را شکافت و خونش شد سزای گناه نابخشودنی‌اش.

من… گناه برادرم بودم‌ و خون او آتش زیر خاکستر.
تَپانچه‌ای از آتش که فرق زندگی‌ام شلیک شد و این آغاز طالع مجهول من بود.

زیر نوازش شلاق باران … خونابه‌ای روان از تیغ های به تن ‌نشسته‌ام و پیش چشمان تاریک مرگ در آغوش او فرو رفتم.

کان… سایه‌ی سیاهی که از نامش خون میچکید.

چشمانش آیینه‌ای که قدرت و تمرد را منعکس میکرد و خشم چون رایحه‌ای گزنده از تنش برمیخاست.

آلوده به دست‌های تبهکارش شدم.
مردی‌که از زندگی‌اش بوی مرگ به مشام میرسید و دَوار بود برایش پلکان جهنمی عذاب.

هاله‌ی سرخ و افسونگر‌ش افعی‌وار چنبره زد بر زندگی‌ام.

قربانی سراب نگاهش شدم. چه جادویی داشتند آن چشمان ویرانگر که قربانیانش را چنین مجذوب خود میکرد؟!

⋆✶⋆✶⋆✶⋆

«دِژَم» یک کلمه‌ی فارسی اصیل به معنای:
کسیکه همزمان خشمگین ، آشفته ، غمگین و دلتنگه…
این کلمه همچنین ویژگی چشمان خمار است ، چشم مست.

C᭄

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.1 / 5. شمارش آرا : 50

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

نمایش بیشتر
اشتراک در
اطلاع از
guest
13 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
saeid ..
7 ماه قبل

به نظر که رمان قشنگ و متفاوتی میاد
منتظر پارت های بعدی هستیم فاطمه جان✨

لیلا ✍️
7 ماه قبل

مقدمه به شدت آدمو ترحیج به خوندن میکنه بی‌صبرانه منتظر این رمان زیبا و هیجان‌انگیز هستم😊👌🏻✨

لیلا ✍️
پاسخ به  لیلا ✍️
7 ماه قبل

تهییج منظورمه نه ترحیج😂🤦‍♀️

𝒮𝒾𝒮𝒾 ‌
7 ماه قبل

عالی بود عزیزم…اسمت پریساست؟

Ghazale hamdi
7 ماه قبل

#حمایتتتتت😃🥰✨️

مائده بالانی
7 ماه قبل

منتظر پارت های جدید ازت هستم .
عالی بود

تارا فرهادی
7 ماه قبل

اووو چه قلمی ❤️❤️😁
خسته نباشی نویسنده عزیز 🙂❤️
کاور رمانت پشم ریزون بود 🙂🤣

دکمه بازگشت به بالا
13
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x