رمان نور حرم

رمان نور حرم پارت ۲

2.5
(32)

فرشاد : مرض بلند شو دیگه

_چشمام رو از درد باز میکنم پت مت رو میبینم باز چشمام رو میبندم

وجدان: خدارو شکر خواب بود

_تو خفه صبر کن ببینم زیر لب میگم یعنی همش خواب بود بابا نزدیک بود ها همش بخاطر اون دو تا هست بلند میگم میکشمتون

وجدان: باز شروع کرد

_ یک مدت حرف نزن وجدان جون

وجدان: جونت از هزار تا فحش بدتر بود

_پس ببند بااحساس اینکه هنوز اون دوتا بالای سرم هستن میگم چرا بیدارم کردین ها خیلی بدین چرا خواهر گل و عزیزتون رو مثل وحشی ها بیدار میکنین

مهرشاد: چون آدم نیستی

_با همون چشم های بسته میگم خفه بابا به خدا میکشمتون زیر لب میگم الان نشونتون میدم با پایکم یک لگد جانانه بزنم تا حالتون جا بیاد دلک منم خنک بشه وجدان جون ببین چه میکنم پا مو بالا میارم و میزنم توی دروازه گل برای ایران

وجدان: رد داد

_خوب حالا ببین حواسم رو پرت کردی

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 2.5 / 5. شمارش آرا : 32

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

نمایش بیشتر
اشتراک در
اطلاع از
guest
13 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
admin
مدیر
9 ماه قبل

بعد یه ماه تونستی انقد بنویسی ؟
اگه بازم انقد باشه کل رمان از سایت برداشته میشه حداقل باید ده برابر این پارت نوشته بشه

𝒵ℴℎ𝒶 🥹🤍
پاسخ به  admin
9 ماه قبل

و این داستان ادمین عصبانی می شود……😁

محمد جواد
محمد جواد
پاسخ به  Arka007
9 ماه قبل

خیلی آدم مزخرفی هستی با شخصیتی مزخرف تر
این چه طرز صحبته خانوم مثلا نویسنده

همون بهتر که رمانت پاک شه کلا

لیلا ✍️
پاسخ به  Arka007
9 ماه قبل

عزیزم این مشکلات برای منم قبلا پیش میومد اول اینکه رمانت رو تو دفترچه یادداشت گوشی بنویس بعد حتما یه کپی پیست ازش داشته باش که مجبور نشی دوباره تایپ کنی مطمئن باش برطرف میشه

Fatemeh
مدیر
پاسخ به  Arka007
9 ماه قبل

عزیزم اونی که فرستادی خیلی کوتاه بود تأیید نمیشه

admin
مدیر
9 ماه قبل

لطفا دیگه پارت گذاری نکنید تایید نمیشه
من خسته شدم از بس بهتون گفتم

دکمه بازگشت به بالا
13
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x