ماه: خرداد 1402
-
رمان آتش
رمان آتش پارت 54
*** تنهایی در شب های بلند سال ﺁﺩﻣ ﺭﺍ ﻋﻮﺽ ﻣﯿﮑﻨﺪ.. ﺍﺯ ﺗﻮ ﭼﯿﺰﯼ ﻣﯿﺴﺎﺯﺩ ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ﻭﻗﺖ ﻧﺒﻮﺩﯼ.. ﮔﺎﻩ…
بیشتر بخوانید » -
رمان امیدی برای زندگی
رمان امیدی برای زندگی پارت بیست و هشتم
شاهرخ بلند شد و مقابلش ایستاد……سهیل آشفته بود…..آشفته تر از هر زمان دیگری! آشفته…..سر درگم…..عصبی _آروم باش پسر….با من حرف…
بیشتر بخوانید » -
رمان غرامت
رمان غرامت پارت 7
تن خشکام را تکان دادم، قفل در را باز کردم.. مهتاب همانطور که رویا را در آغوش داشت، نگاهش بند…
بیشتر بخوانید » -
رمان مثل خون در رگ های من
رمان مثل خون در رگ های من پارت ۲۲
رزا_هیراد زشته…این حرفا چیه میزنی! هیراد_حالا کجاشو دیدی؟؟ بعد از خوردن صبحونه، هیراد ارشد رو داد بغلم و خودش رفت…
بیشتر بخوانید » -
رمان دختر روستایی
دختر روستایی پارت 4
*دختر روستایی* پارت [4] -دل ارام کجایی؟ -خونه -براچی میخواستم درمورد چیزی باهات حرف بزنم. بیا همو ببینیم. -باش سلام…
بیشتر بخوانید » -
رمان فرفری
رمان فرفری پارت 4
#4 صبح با صدای دادو فریادازخواب بیدار شدم کلافه بلند شدم باچشم بسته یه خمیازه درحد جر خوردن دهنم کشیدم…
بیشتر بخوانید » -
رمان آتش
رمان آتش پارت 53
**** فرهود پسر عمویشان گیر داده بود مسیح بخواند…جوان تر ها روی تخت چوبی درون حیاط نشسته بودند و سن…
بیشتر بخوانید » -
رمان بوی گندم
رمان بوی گندم پارت ۶۵ (پایانی)
روزها از پی هم میگذشتن با فراغی باز از دانشگاه بیرون زد مشکلات زندگیش و…
بیشتر بخوانید » -
رمان پوراندخت
رمان پوراندخت پارت ۱۰
رمان پوراندخت پارت دهم _ دختر خوشحال باش . خدا بهمون لطف کرده عاشقمون شده . وای خدایا شکرت خدایا…
بیشتر بخوانید » -
رمان پایانی برای یک آغاز
رمان پایانی برای یک آغاز پارت هفتم
خنجری نگاه های بد میکرد و که سارا دستم و کشید و گفت :اصلا نگران نباشین من خودم درستش میکنم…
بیشتر بخوانید »