ماه: آذر 1402
-
رمان در بند زلیخا
رمان در بند زلیخا پارت بیست و نهم
مهسا تا جایی که میتوانست صدایش را پایین آورده بود تا از اتاق خارج نشود. رو به فرزین که داشت…
بیشتر بخوانید » -
رمان در پرتویِ چشمانت
رمان در پرتویِ چشمانتpart6
آن شب را خانه خاله ماند و تا صبح فردایش با عاطفه غیبت کردند و خندیدند عاطفه _ خرس خانوم…
بیشتر بخوانید » -
رمان امیدی برای زندگی
امیدی برای زندگی پارت هشتادوچهارم
کلید را در قفل چرخاند و در را باز کرد. _بفرمایید لبخند زد و داخل شد. _ممنونم نگاهی به خانه…
بیشتر بخوانید » -
رمان کاوه
رمان کاوه part8
چشمانم را چند بار باز و بسته کردم تا تاری اش رفت نگاهی به اطراف انداختم خودم که روی مبل…
بیشتر بخوانید » -
رمان چشم های وحشی
رمان چشم های وحشی فصل دوم پارت ۳
# پارت ۳ (راوی) کنار شومینه نشسته بود و از پشت پنجره به باران چشم دوخته بود. بوی عطر تلخش…
بیشتر بخوانید » -
رمان سقوط
رمان سقوط پارت بیست و یک
انگار تموم جملهاش با همین اسم دو بخشی دود شد رفت هوا، این مرد که اینطور به خاطر دخترش…
بیشتر بخوانید » -
رمان من بیگناهم
من بیگناهم پارت 3
شالم را سر میکنم و خدا خدا میکنم که اتفاقی نیفتاده باشد به ارامی در اتاق را باز میکنم و…
بیشتر بخوانید » -
رمان سمبل تاریکی
رمان سمبل تاریکی پارت بیست و هشتم (پایانی)
احتمالا این پارت آخره اگه کامل گذاشته بشه. باید بگم از تکتک چشم قشنگایی که منو تا اینجای رمان همراهی…
بیشتر بخوانید » -
رمان
فروشگاه لوازم آرایشی و بهداشتی کیو فیس
دوستان فروشگاه لوازم آرایشی و بهداشتی کیو فیس افتتاح شد لطفا تو این سایت عضو بشید و نظرتون رو…
بیشتر بخوانید » -
رمان بگذار پناهت باشم
رمان بگذار پناهت باشم پارت ۴
# پارت ۴ نیم ساعت نگذشته بود که با تکان های رضا از خواب بیدار شدم. -گرفتی خوابیدی؟ پاشو این…
بیشتر بخوانید »