ماه: فروردین 1403
-
رمان رزا
رمان رزا پارت دهم (10)
رفتم تو آشپز خونه شربتی که آماده کرده بودمو آوردم بهش تعارف کردم چنان با اخم و تخم لیوانو برداشت…
بیشتر بخوانید » -
رمان رزا
رمان رزا پارت ۹
خیلی زود از روی زمین بلند شدیم صورتش سرخ سرخ شده بودترسناک نفس میکشید یه لحظه واقعا ازش ترسیدم _ببخشید…
بیشتر بخوانید » -
رمان رزا
رمان رزا پارت هشتم (8)
لیوانو سریع سر جاش گزاشتمو دویدم سمت در مثل میگ میگ خودمو رسوندم و درو سریع باز کردم همین که…
بیشتر بخوانید » -
رمان رزا
رمان رزا پارت هفتم (7)
همه چیز اماده بود میوه شربت خونه هم مرتب بود خودمم لباسامو عوض کرده بودم یه تیشرت قرمز پوشیده بودم…
بیشتر بخوانید »