رمان دلبرِ سرکش

رمان دلبرِ سرکش part20

5
(6)

Narges:
بعد از چند ضربه در اتاق پدر را باز کرد و وارد شد
_ هِلو مای پدر
بابا _ سلام مای پسر
_ اتفاقی که واسه کیمیا خانوم افتاده هیچ ارتباطی به من نداره من اینارو صحیح سالم ریوندم بازار بعد خریداشو کرد اومد بیرون گف با اسنپ میره منم رفتم چند دیقه بعدش زنگ زده به من رفتم دیدم کیفشو زدن درمونگاهم بردمشون بعدم اومدیم هتل با دخترعموش رفت
بابا _ وقتی یه بنده خدایی از این هتل سوار میکنی هم خودت میبریش هم میاریش
_ خب خودش گفت
بابا _ من کاری ندارم اون چی گفت اون بگه تو باید میگفتی وظیفت چیه
_ نمیدونستم
بابا _‌ دیگه چیزی از حقوقت نمونده که بخوام کم کنم چیکار کنم هوم؟
_ منکه نمیدونستم باید حتما خودم بیارمش حالا دفعه بعد
بابا _ چرا نپرسیدی؟
_ بابا اذیت نکن دیگه
بابا _ فعلا برو تو آشپزخونه بعدا باهم حرف میزنیم میام سر میزنم یه لک رو ظرفا پیدا کنم تا دو هفته تنهایی میشوری
_ نه!
بابا _ بله برو زودباش
_ بابا یه کار دیگه بده من ظرف نمیشورما
بابا _ شهریار !
_ بابا خب نمیتونم
بابا _ میری رستوران پارسا؟
_ میرم ظرفارو بشور
بابا _ موفق باشی
با لبخندی زورکی از اتاق خارج شد آهسته سمت آشپزخانه رفت .
با دیدن آن همه ظرف که چربی ها از رویش با ناز پایین میرفت چشمانش را بست
_ هلپ می گاد پلیز تودِی
مسعود _ باز چهار کلمه انگلیسی یاد گرفتی ؟
_ میدونی امروز اگر به مومنی کمک کنی ثواب چندهزار سال برات داره؟
مسعود _ اگر منظورت خودتی که کمک کردن به تو باعث میشه هفتاد بلای آسپونی زمینی به سرم نازل شه
_ تازگیا بیشعور شدی ولی درستت میکنم بزار ظرفامو بشورم
آنقدر فضا برایش جهنم شده بود که به اجاق نگاه میکرد گر میگرفت دلش میخواست همه ظرف هارا درون پلاستیک می ریخت و درون سطل آشغال می انداخت .
سینک را پر کف کرده بود و ظرف ها تمامی نداشت یکی میشست ده تا ظرف جدید می آمد
مسعود _ چته؟
_ خسته شدم دیگه
مسعود _ همینارو بشوری تمومه تا شام خبری نیس
_ ها؟
مسعود _ شام قراره از رستوران پارسا بیاد
_ آخ خیر ببینی پارسا یه جا بدردم خوردی
دستکش هارا میان کفها انداخت و از آشپزخانه خارج شد تا چشمش به لابی افتاد حس بدی سراغش آمد….

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 5 / 5. شمارش آرا : 6

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

نمایش بیشتر

Narges Banoo

http://rubika.ir/nargesbanoo85
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
دکمه بازگشت به بالا
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x