رمان به کدامین گناه

رمان به کدامین گناه پارت ۱

4.4
(78)

Part1

چه کسی قسم خورده بود که داغ عشقم را بر دلم بگذارد؟
چه کسی پشت سرم آه کشیده بود؟
چه کسی نفرین کرده بود که ناکام و جوان مرگ شوی؟
ای بی مروت کجایی که ببینی نفرینت دودمانم را به باد داد و آهت دامن گیرم شد
حداقل بگو به کدامین گناهم اینگونه پیش خدا گله کردی
آی ادم ها؛خودم میدانم که بی تقصیر بود و به گناه نکرده مجازات شدم ولی مگر نمی گویند سر بیگناه تا پای دار میرود اما بالا ی دار نمیرود …ای بابا من که جسدم هم پوسید

من کسی را نداشتم که در آغوشش جاری کنم چشمه ی اشکم را ،پس دست به دامان خدا شدم …
اشکم عرش خدا را که لرزاند مرا واقعی در آغوش کشید

من که شیشه ی عمرم هنوز به نیم نرسیده شکسته شد اما شما یادتان بماند چه کردید گه روز تقاص رو به اسمان نگویید به کدامین گناه…

****
بلاخره انتظار چند ساعتم به پایان رسید ؛چه کسی فکرش را میکرد یک روز من جلوی در محضری بشینم در انتظار عروس و دامادی که دامادش مرد من هست ولی عروسش من نیستم

قلب بی حیایم چه بی وقفه میکوبد برای مردی که تا چند لحظه ی دیگر متاهل می شود

مثل همیشه هق هقم را با دستان سردم خفه میکنم اخر سهم من از اغوش یک سنگ قبر است و دستان وسینه مردانه ای که امشب از آن دیگری است

ای روزگار هر سازی زدی رقصیدم حداقل یکبار هم خوش بنواز دلمان شاد شود

“فلش بک”
دستم رو روی سنگ قبر های دوطرفم میکشم تنها پناه من همین دوتا سنگ سرد است و بس

-سلام زهرا مامان ،حال شما ؟ چه میکنی ؟
ببینم بابای مارو که اذیت نمیکنی نه؟
بابا جون اذیتت میکنه؟
خان بابا توهم زهرا مامان ما رو اذیت نکنیا
با بغض خندیدم :با هم مهربون باشید بچه ها

-شوخی کردم میدونم که چقدر لیلی و مجنونید …فقط کاش داستانتون اینقدر زود تموم نمیشد

خب دیگه من باید برم مامان و بابای خوشکلم بازم میام و بهتون سر میزنم باشه؟…خداحافظ

به سمت ماشین حرکت میکنم که باصدای پیامک متوفق میشم ،پیامکی از یک فرد ناشناس و متنی عجب با تعجب داخل ماشین میشینم و به پیام خیره میشم:سلام خانم دکتر … حال شما ؟پیش مامان و بابا خوش گذشت ؟
ایشالا چند وقت دیگه واقعی میفرستمت پیششون پس این اخرای عمرت رو بی قراری نکن براشون پرنسس…

باتعجب به پیام نگاه میکنم

این الان داشت منو تهدید میکرد ؟… فک کنم داشت منو تهدید میکرد

من بی خبر بودم از بازی ای که شروع شده بود

بازی ای که صد در صد بازنده ای نداشت جز من…

به طرف نمایشگاه حرکت کردم تا با تنها رفیق شفیقم صحبت کنم

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.4 / 5. شمارش آرا : 78

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

نمایش بیشتر

ALA ,

یه جا دیدم نوشته بود خوش قلب ترین آدما اونایین که نگران تاثیر حرفاشون رو قلب بقیه ان :)❤️
اشتراک در
اطلاع از
guest
23 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
sety ღ
3 ماه قبل

عزیزم لازم نیست هر پارت عکس رمانت رو بفرستی

ALA ,
ALA
پاسخ به  sety ღ
3 ماه قبل

😚💝👍👍👍

𝐍𝐚𝐫𝐠𝐞𝐬 𝐛𝐚𝐧𝐨𝐨
3 ماه قبل

آقا چیکار می کنین عکس رمان قشنگ میافته؟😂

ALA ,
ALA
پاسخ به  𝐍𝐚𝐫𝐠𝐞𝐬 𝐛𝐚𝐧𝐨𝐨
3 ماه قبل

بخدا من نمیدونم 🤣🤣🤣🤣

لیلا ✍️
پاسخ به  ALA
3 ماه قبل

فکر کنم باید یک در یک درست شه با برنامه‌های ادیت می‌تونی اندازه‌اش رو درست کنی.

M.A.S
3 ماه قبل

شروعش خیلی عالی بود😍 فلش بک به بعد نشون میده که قراره حسابی هیجانی باشه و اولش داره میگه احتمالا جریان عاشقانه داره و حسابی گیج کننده😍 به موقع تموم کردی پارتو منتظر پارتای بعدی هستم🌟🥰

ALA ,
ALA
پاسخ به  M.A.S
3 ماه قبل

ممنون از اینکه خوندی عزیز دلم
امیدوارم پارت های بعدی رو هم دوست داشته باشی 😍😍😍😍😍😍😍😍

𝐍𝐚𝐫𝐠𝐞𝐬 𝐛𝐚𝐧𝐨𝐨
3 ماه قبل

الهی چه دل پر دردی داره 🥺

ALA ,
ALA
پاسخ به  𝐍𝐚𝐫𝐠𝐞𝐬 𝐛𝐚𝐧𝐨𝐨
3 ماه قبل

این که تازه اولشه🤗

𝐍𝐚𝐫𝐠𝐞𝐬 𝐛𝐚𝐧𝐨𝐨
3 ماه قبل

اولش خوندم یاد آهنگ کی آرزو کرد امشب دلم‌بگیره افتادم💔
چه تهدید ترسناکی وای😱

ALA ,
ALA
پاسخ به  𝐍𝐚𝐫𝐠𝐞𝐬 𝐛𝐚𝐧𝐨𝐨
3 ماه قبل

دقیقا همین اهنگ توی ذهنم بود 🤭😱😱😳

𝐍𝐚𝐫𝐠𝐞𝐬 𝐛𝐚𝐧𝐨𝐨
پاسخ به  ALA
3 ماه قبل

ذهنمون سیگنال داره بهم🤣

ALA
ALA
پاسخ به  𝐍𝐚𝐫𝐠𝐞𝐬 𝐛𝐚𝐧𝐨𝐨
3 ماه قبل

🤣احتمالا😆

آخرین ویرایش 3 ماه قبل توسط ALA
نازنین
نازنین
3 ماه قبل

اصلا رمانت چشمم رو گرفته بد ایشالا تا آخرش باشی ونصفه ولش نکنی خسته نباشی نویسنده

ALA ,
ALA
پاسخ به  نازنین
3 ماه قبل

ممنون عزیزم خیلی خوشحالم که دوست داشتی🤩🤩🤩🤩🤩
نگران نباش اصلا ادم جا زدن نیستم😆🥰

لیلا ✍️
3 ماه قبل

وای قلب آدم به درد میاد😥💔 شوخی کردم😂 حالا درد دیگه اغراقه اما خب واقعاً غمگین و تلخ بود لطفاً زودبه‌زود پارت بذار ببینیم چی میشه🙁 قلمت بی‌نظیره😍👌🏻

ALA
ALA
پاسخ به  لیلا ✍️
3 ماه قبل

وااییی ممنونننن که انتقدر انرژی میدی لیلا جان چشم حتما تا جایی که بشه زود پارت گزاری میکنم🥰😍😍😍😍😍😍🤩🤩🤩🤩🤩

Fateme
3 ماه قبل

به نظر رمان جذابی میاد خسته نباشی عزیزم

ALA
ALA
پاسخ به  Fateme
3 ماه قبل

ممنون که خوندی عزیزم

ALA ,
ALA
پاسخ به  Fateme
3 ماه قبل

ممنون که خوندی عزیزم💜💜💜💜

𝐸 𝒹𝒶
3 ماه قبل

نمیدونم مقدمه بود یا متن ولی جملات اول رمانت خیلی جذبم کرد برای خوندن
خسته نباشید موفق باشی
جمایت فراموش نشه❤

ALA ,
ALA
پاسخ به  𝐸 𝒹𝒶
3 ماه قبل

خوشحالم که دوست داشتی عزیزم
🥰🤩🥰🤩🥰

Maedeh
Maedeh
3 ماه قبل

شروع قشنگی داره رمان
من که خیلی خوشم اومد

دکمه بازگشت به بالا
23
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x